گفتههای اینان نیز گوش ندادند بلکه چنین باور میکردند که جوانانی که شبانه از آن بزم بادهخواری و بیعاری برمیگشتند بیآزرمانه به چنین کاری برخاستهاند تا بیعاری را به پایان رسانیده باشند. دارالشوری که برای رسیدگی به این کار برپاگردید در آنجا نیز پیشامد را سخت ناگوار شمردند. در این میان کسانی از دشمنان الکبیادیس فرصت یافته آن کار را به نام او و دوستانش شهرت دادند و در این باره خبرهایی پدید آوردند و میکوشیدند که او را زیر محاکمه بکشند ولی چون دیدند همه لشکرهای دریایی که برای سفر سیکیلی گرد آمدهاند به هواداری او برخاستهاند نیز دستههایی که از آرگوس و مانتینا به یاوری آمده و هزار تن سپاهی بودند آشکاره هواداری از او دارند از این جهت دنبال کردن محاکمه را در آن هنگام به زیان خود یافتند و با همه پافشاری که الکبیادیس درباره محاکمه داشت آنان تدبیرهایی به کار برده محاکمه را به تأخیر انداختند.
الکبیادیس همراه سرداران دیگر حرکت کرد و با آنان ۱۴۰ کشتی ۵۱۰۰ سپاهی درست ابزار و ۱۳۰۰ تیرانداز و فلاخنانداز سبک ابزار و دیگر کارکنان بودند.
و چون به کار ایتالیا رسیدند در آنجا در رهگیون[۱] لنگر انداخته به شور برخاستند که چگونه به جنگ پردازند.
اگرچه نیکیاس با آلکبیادیس مخالفت مینمود ولی چون با لاماخوس همداستان بود از این جهت به پیشرفت پرداخته شهر کاتانا[۲] را گرفتند. این بود تنها کاری که با بودن آلکبیادیس انجام داده شد. زیرا در همین هنگام آتنیان او را بازخواستند تا در محاکمه از خود دفاع کند زیرا چنانکه گفتیم در داستان چرکینی چهره تندیسههای تیر او را متهم کرده بودند و پس از سفر کردن او دشمنانش تهمتهای دیگر به میان آوردند. بدینسان که او به همدستی کسانی میکوشیده حکمرانی را تغییر بدهد و برای این مقصود همیشه با دین و خدایان دشمنی میکرده این تهمتها آتنیان را سخت بشورانید که دستهای را دستگیر نموده به زندان انداختند و پس از اندک رسیدگی بیشتر ایشان را بکشتند. سپس الکبیادیس را به محاکمه خواستند[۳] و برای این کار کشتیای را به نام سالامنیان[۴] به دنبال او فرستادند.