ایرانیان چون رسیدن اینان را دیدند به دهانه رود پس کشیدند که از حمله بر کنار باشند.
ولی چون دیدند یونانیان قصد آنان را دارند و با همه کنارهگیری همچنان دنبالشان میکنند ناگزیر گردیده به گفته فانودیموس[۱] با ششصد کشتی به جنگ درآمدند.
ولی ایفوروس میگوید: «تنها سیصد و چهل کشتی داشتند. بههرحال کاری که شایسته آن نیرو و زور بود نکردند و بیش از این هنری ننمودند که بیدرنگ پاروها را برگردانیده روی به سوی خشکی نهادند و آنان که زودتر رسیدند خود را بیرون انداخته به لشکرگاه در آن نزدیکی به گریختند، ولی دیگران با کشتی خود یا نابود گردیدند و یا اسیر افتادند.
میزان شمارش آنان را از اینجا میتوان به دست آورد که گذشته از کسانی که گریخته جان به در بردند یا کسانی که به دریا فرورفتند دویست کشتی به دست یونانیان افتاد.
این هنگام لشکر خشکی به حرکت آمده روانه کنار دریا گردید. کیمون تردید داشت که آیا یونانیان را به خشکی درآورد یا نه و سخت میترسید که یونانیان که فرسوده و درماندهاند و تازه از یک جنگ و کشتار بزرگی دست کشیدهاند اگر آنان را دوباره به جنگ برانگیزد با لشکری که آسوده و تازه دم و در شماره چندین برابر هستند و بر او گرداند، این خود آنان را به دم شمشیر دادن باشد.
ولی چون دید یونانیان همه چابکی و استواری مینمایند و آن فیروزی پیشین جز بر نیروی ایشان نیفزوده این بود دستور پیاده شدن داد با آنکه هنوز عرق جنگ پیشین سرد نشده بود.
اینان همینکه پیاده شدند خروشی برآورده بر دشمن تاختند، ایرانیان سخت ایستادگی نموده این حمله را دلیرانه رد نمودند و این بود که جنگ بسیار سخت گردیده بسیاری از آتنیان که هم در رتبه و در دلیری سرشناس بودند کشته گردیدند.
ولی سرانجام پس از کوشش بیاندازه فیروزی از آن یونانیان گردیده دشمن را از جا کندند.
گروهی را از ایشان کشته دیگران را دستگیر ساختند و چادرهای آنان را که پر از خواستههای گرانبها بود تاراج کردند.
کیمون همچون کشتیگیر بسیار ماهری که فرسوده نمیشود با آنکه در یک روز دو فیروزی به دست آورد که آن یکی از فیروزی سالامین در دریا بزرگتر و این یکی از فیروزی پلاتای در خشکی مهمتر بود با این همه خواست پیشرفت دیگری بهره خود گرداند.
- ↑ Phanodemus