پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۱۰۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

در این باره نیز مانند یکدیگرند که هر دوی ایشان آن کاری را که به عهده گرفته و آغاز کرده بودند تا به آخر نرسانیدند.

هر دو دشمن را برانداخته و زبون گردانیدند، ولی ریشه‌کن نتوانستند نمود. نیز هر دوی ایشان در گشادی دست و در اسراف‌کاری که در مهمانیها می‌نمودند و در آلودگیهای دوره جوانی یکی بودند.

جهتهای دیگر مانندگی ایشان به یکدیگر که در اینجا نتوانسته‌ایم به دیده بیاوریم و یاد کنیم در سرودن سرگذشتها به‌خودی‌خود روشن خواهد گردید.

کیمون پسر ملتیادیس و هیگیسیپولی[۱] بود که این دومی در شراس زاییده شده و دختر پادشاه اولوروس[۲] بود، چنانکه از شعرهایی که میلانثیوس[۳] و آرخیلائوس[۴] در ستایش کیمون سروده‌اند این آگاهیها به دست می‌آید.

ملتیادیس محکوم گردیده بود که پنجاه تالنت جریمه به گنجینه توده بپردازد و چون نتوانست آن را بپردازد به زندانش سپردند و در آنجا بود تا بمرد. از این جهت کیمون که بسیار کوچک بود و خواهر او الپنیکی[۵] که او نیز دختر کوچک و بی‌شوهر بود هر دو یتیم و بی‌پرستار بماندند.

کیمون در آغاز زندگانی بسیار بدنام بود، زیرا زندگی نابسامانی داشت و آلوده می‌خوارگی بود و هنری را از موسیقی یا دیگر فنون که میانه یونانیان شیوع داشت نمی‌شناخت.

نیز در همان هنگام جوانی او را متهم ساختند با خواهر خود الپنیکی رابطه همخوابگی دارد.

کسانی هم می‌گویند نه اینکه او در نهان با خواهر خویش رابطه داشت بلکه آشکار او را به زنی گرفته و این برای آن بود که از بی‌چیزی و تهیدستی شوهر دیگری برای او پیدا نمی‌شد.

لیکن در زمان دیرتری کالیاس که یکی از توانگرترین مردم آتن بود دل به آن دختر باخته و پیشنهاد کرد که جریمه پدر او را که محکوم شده بود بپردازد. او نیز به زنی این رضایت دهد در سایه این پیشامد بود که الینیکی به دلخواه خود طلاق خواست و کیمون او را طلاق گفت.


  1. Hogesipyle
  2. Olorus
  3. Melanthius
  4. Archelaus
  5. Elpinice