در ایران غربى و بطور كلى در سراسر آسیاى قدامى، افكار و تمدن یونانى موجب مزج مذاهب مختلفه شد. در خرابههاى یك معبد زردشتى واقع در نزدیكى شهر پارسه، كه كمى بعد از ویران شدن این شهر بدست اسكندر بنا شده، كتیبههایى بزبان یونانى یافتهاند، كه در آن اهورمزداه[۱] و میثر و اناهیتا بنامهاى یونانى زویس ماگیستس[۲] و آپولون[۳] و آتنه[۴] ذكر شدهاند[۵] خدایان بابلى و یونانى را با خدایان ایرانى تطبیق كردهاند، مثلا اهورمزداه را با بعل[۶] و میثر را با شمش[۷] اناهیتا را با ایشتر[۸] یكى دانستهاند، انتیوخوس اول[۹] پادشاه كماژن (از ۶۹ تا ۳۴ قبلا از میلاد) مجسمههاى بسیارى از «زویس-ارماسدس»[۱۰] (ارماسدس-اهورمزداه، اورمزد) و «آپولون-میتراس (مهر) -هلیوس-هرمس»[۱۱] و «آرتاگنس (ورثغن- بهرام) -هراكلس-آرس»[۱۲] و ایزدى كه آن را «وطن من كماژن بسیار حاصلخیز» مىنامد، برپاساخت و مراسمى دائمى براى عبادت این خدایان یونانى و ایرانى مقرر فرمود. پادشاهان اشكانى لقب «قیل هلن» (دوست یونانى) اختیار كردند و خود را پیرو آداب و فرهنگ یونان نشان مىدادند.[۱۳] ولى این یونانىمآبى آنها بسیار سطحى بود و اكثر سلاطین این سلسله ظاهراً، در زیر پرده نازكى از
- ↑ Ahura Mazdah
- ↑ Zeus magiststos
- ↑ Apollon
- ↑ Athene
- ↑ هرتسفلد، تاریخ باستان، ص ۴۴.
- ↑ Bel
- ↑ Shamash
- ↑ Ishtar
- ↑ Antiochos
- ↑ Zeus-Oromasdes
- ↑ Apollon-Mithras-Helios-Hermos
- ↑ Artagenes-Heracles-Ares
- ↑ اونوالا Unvala، ملاحظاتى در باب دین پارتیان Observations on the Reltgion of ohe Prthians، چاپ بمبئى ۱۹۲۵.