شاه یعنی شیرین بوده است ۱.
روحانیان زردشتی چندان قدرت نداشتند، که از مخالفت این دو فرقه عیسوی با یکدیگر فایده ببرند. درست است، که این طبقه نماینده دیانت رسمی ایران محسوب میشدند، و در تعصب شدید خود باقی بودند، ولی چنان ضعفی در قدرت آنان راه یافته بود، که در پیش چشم آنها خانواده یزدین نصرانی به بلندترین مقامات عالیه رسیدند. در سابق هم عیسویان را وارد کارهای دیوانی کرده بودند، ولی مشاغل آنها چندان اهمیتی نداشت مثل منصب گروگبذ ۲یعنی رئیس کارگران سلطنتی و غیره ۳. همچنین اقدام خسرو پرویز در تعیین یک نفر بیگانه موسوم به فرخزاد برای وصول خراج، چندان موافقتی با سنت باستانی نداشت. انحطاط طبقه روحانی حتی در اخلاق و ایمان و عبادات مغان و موبدان هم سرایت کرده بود. عبارتی، که در فصل ۵۹ «مینوگ ی خرذ» راجع بعیوب روحانیان دیده میشود، خیلی جالب توجه است. آن عیوب از این قرار است: ارتداد، حرص، غفلت، مشاغل تجارتی، اهمیت بسیار برای مسائل جزئی و بیهوده قائل شدن ۴، و سستی ایمان در مسائل دینی.
در این عهد علماء دین زردشت سعی جمیل کردند، تا مجددا اصول ایمانی را
۱-لابور، ص ۳۵-۲۲۸.
2- Karrogbadh
۳-طبری، ص ۹۶۰، نلدکه، ص ۲۴۰ و ۵۰۲؛ لابور، ص ۶۷. راجع به کلمه گروگبذ karroghbadh رک بیلی، بولتن شرقی،۱۹۳۴٬۵۱۲ و ما بعد.
۴-این نکته شایان توجه است، که وسواس و قید بسیار برسوم و تشریفات حتی برای فقهای پارسی هم تحملناپذیر گشته بود.