پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

عاشق بی‌وفای خود بکار می‌برده، و تفصیل عروسی او را با خسرو نقل کرده‌اند، و تدبیر ماهرانه پادشاه را که در اسکات بزرگان به خرج داد، تا توانست دختری از طبقه فروتر را بعقد خود درآورد، ذکر نموده‌اند. بلعمی[۱]قصه معاشقه فرهاد[۲](فرهاد) و شیرین را آورده است، و چنین گوید: «فرهاد فریفته این زن شد، و خسرو او را به کندن کوه بیستون گماشت. فرهاد در آن کوه به بریدن سنگ مشغول شد، و هر پاره، که از کوه می‌برید، چنان عظیم بود، که امروز صد مرد آن را نتواند برداشت». قصه فرهاد و شیرین و خسرو و شیرین موضوع بسی از منظومات عشقی و حماسی ایرانیان شده است[۳]. فردوسی قصه کشته شدن ماریا (مریم) را بدست شیرین چنین بنظم آورده است[۴].

  ز مریم همی‌بود شیرین بدرد همیشه ز رشکش دو رخساره زرد  
  بفرجام شیرین ورا زهر داد شد آن دختر خوب قیصرنژاد  
  از انکار آگه نبود هیچکس که او داشت آن راز تنها و بس  
  چو سالی برآمد که مریم بمرد شبستان زرین بشیرین سپرد  

پرویز همه اقسام لذایذ را استقبال می‌کرد. ذوق او را نسبت به عطریات در روایت بلاذری دریافتیم، که چون بوی پوست‌های تحریر را دوست نداشت، مقرر فرمود، که نامه‌ها را بر کاغذی، که به گلاب و زعفران آغشته باشد، بنویسند، مسلما در قصور و کاخهای خسرو بوی عود و عنبر اشهب، و مشک، و کافور، و صندل پیوسته هوا را معطر می‌داشته است، چنانکه در عهد خلفا چنین بود. بنا بر روایت ثعالبی[۵]


  1. زتنبرگ،۲، ص ۴۰۳ و بعد.
  2. Frahadh
  3. دودا Herb. W. Duda، فرهاد و شیرین FerhadundSchisin، پراگ ۱۹۳۳(بزبان آلمانی).
  4. مهل، ج ۷، ص ۳۰۴ و بعد.
  5. ص ۷۰۸ و ما بعد.