رفیع است، که کنگرههایش بر قلل رضوی و قدس مشرف است. کسی نداند، که آدمی آن را برای آرامگاه جنیان ساخته است، یا جن برای آدمی کرده است؟»[۱]
بارگاه باشکوه شاهنشاه در این قصر بود و از اینجا امور کشور را تمشیت میداد. بعضی از مطالبی، که مورخان عرب در خصوص آیین جهانداری ذکر کردهاند، مربوط به تشکیلات عهد خسرو اول و جانشینان او است. دو اثر مرکزی عبارت بودند از چند دیوان[۲]، که کلمه پهلوی است، بمعنی اداره. در این ادارات نظم و ترتیبی کامل حکمفرما بود. اطلاع مستقیمی راجع بتعداد دیوانها و حدود صلاحیت هریک از آنها در دست نداریم. همینقدر میدانیم، که پادشاه چند مهر مختلف داشت، یکی برای دفترخانه سری، دیگر برای دبیرخانه، دیگر برای محکمۀ جنائی، دیگر مخصوص توزیع نشان و اعطای منصب، و دیگر متعلق بامور مالیه[۳]، و ازاینرو میتوانیم حدس بزنیم، که بهمین اندازه هم دیوان وجود داشته است. معذلک این صورت کامل نیست و عقل حکم میکند، که برای امور ذیل هم دیوانهایی داشتهاند: از قبیل امور نظام، و پست، و ضرابخانه، و اوزان، و شاید
- ↑ این قصیده بختری در شرح عظمت ایوان کسری و ستایش ایرانیان بینظیر است. عبارات فوق ترجمه سه شعر ذیل است:
و کان الوان من عجب الصنعة جوب فی جنب ارعن جلس مشمخر تعلو له شرفات رفعت فی رءوس رضوی و قدس لیس یدری اصنع انس لجن سکنوه أم صنع جن لانس (مترجم) - ↑ هوبشمان، صرف و نحو ارمنی، ج ۱، ص ۱۴۳. این کلمه را بعدها برای تشکیلات اسلامی هم بکار بردند، بنابراین ابن خلدون کلمه «دیوان» در اصل بر دفاتر درآمد و هزینه اطلاق میشده و بعدها معنی آن توسعه یافته و اطلاق شده است بر محل کار عمل مالیه و مأمورین وصول مالیات و بالاخره بتمام ادارات دیگر شمول یافته است.
- ↑ بلاذری بنا بر قول ابن مقفع، رک نلدکه، ص ۳۵۴، یادداشت ۲.