مؤخرة الجیش را پیاده نظام (پایگان) تشکیل میداد، که فرمانده آنان را پایگانسالار میگفتند. افراد پیاده مانند میرمیلوهای رومی ۱مسلح به سپر و نیزه و خود بودند و در بنه خدمت میکردند. این پیادگان از روستاییان عادی بودند: که خدمت نظام از وظایف آنان محسوب میشد و بدون امید اجرت و پاداش به جنگ میرفتند ۲. بعضی از این گروه، سپرهای بلند و خمیده داشتند، که از نی ساخته شده و پوستی بر آن کشیده بود ۳. بطور عموم باید گفت، که این دسته سربازان خوبی نبودهاند بولیانوس قیصر روم وقتی عدهای از اسرای ایرانی را به سپاهیان خود نشان داده و برای تهییج آنان چنین گفت «اینان بزهای نفرتانگیزی هستند، که از فرط چرکی تغییر شکل دادهاند» و «پیش از آنکه دشمن به آنها نزدیک شود، سلاح را میریزند و پشت میدهند ۴!
افواجی، که از طرف اقوام جنگجوی اطراف کشور به یاری لشکر شاهنشاه میآمد، خیلی از روستاییان سابق الذکر سودمندتر بودند. این اقوام اگر چه جزء کشور بودند، ولی چون امراء محلی مستقل داشتند، نسبة صاحب امتیازی بودند. از این نوع افواج سابقا در لشکر هخامنشیان هم وجود داشت. در لشکرکشیهای داریوش و خشایارشا، سکاها از بهترین افواج بشمار میآمدند. ساسانیان نیز در میان افواج کومک بیش از همه به سکستانیان ۵اطمینان داشتند، یعنی سکاهایی که در ایالات زرنگ مسکن گرفته بودند. دیگر از افواجی که غالبا بمیدان فرستاده میشدند؛ اقوام کوهستانی قفقاز و جنوب بحر خزر از جمله گیلها و کادوسیها ۶و
1-[۱]
۲-[۲]
۳-[۳]
۴-[۴]
۵-[۵]
6-[۶]