پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۲۰۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بزبان اوستایی نوشته شده، ظاهراً اثر قلم اشخاصی است، که در تدوین اوستای ساسانی دست داشته‌اند و نیز احتمال می‌توان داد، که قبل از تدوین اوستای ساسانی، بعضی از کتب مزبور بزبان پهلوی موجود بوده و در آن تاریخ بزبان اوستایی نقل و در کتاب مقدس درج گردیده باشد.[۱]

خلاصه نسک‌های اوستا، که در دینکرد دیده می‌شود، از حیث تفصیل بسیار مختلف است. دینکرد اطلاعات مبسوطی راجع به نسک‌های حقوقی بدست می‌دهد، ولی نسک‌هایی را که مربوط بعلم مبدأ و معاد و تکوین است، در چند کلمه خلاصه می‌کند.

گاهی شخص بفکر می‌افتد، که چرا قسمت بیشتر اوستای ساسانی، در ازمنه اسلامی نابود شده است. می‌دانم، که مسلمانان زردشتیان را اهل کتاب می‌شمرده‌اند، بنابراین نابود شدن کتب مقدس آن طایفه را نمی‌توان بتعصب اسلامیان منسوب کرد و چنانکه دیدیم بیشتر قسمت‌های اوستای ساسانی در قرن نهم میلادی هنوز موجود بوده، یا لا اقل ترجمه پهلوی آنها بانضمام تفسیر معروف بزند را در دست داشته‌اند. مسلما صعوبت زندگانی مادی، که در آن تاریخ گریبان‌گیر زردشتیان شده بود، مجال نمی‌داد که نسلا بعد نسل این مجموعه بزرگ مقدس را رونویس کنند و از اینجا پی می‌بریم، که چرا نسک‌های حقوقی و نظایر آن در طاق نسیان مانده است، زیرا که در آن زمان دولت زردشتی وجود نداشت و نسک‌های حقوقی بی‌فایده و خالی از اهمیت و اعتبار می‌نمود. اما چرا نسک‌هایی را، که شامل علم مبدأ و معاد و تکوین و سایر علوم اساسی بود، حفظ نکردند؟ قراینی در دست داریم، که از روی آن می‌توان گفت شریعت زردشتی در قرن نخستین تسلط عرب تا حدی اصلاح شده و تغییر پیدا کرده است و زردشتیان خود مایل بوده‌اند، که بعضی از افسانه‌ها و اساطیر عامی و بعضی از اعتقاداتی را که، در فصول اوستا ثبت شده بود، حذف


  1. رک نیبرگ، مجله آسیایی،۱۹۳۱، ص ۲۶ و ۴۶.