برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۱۳۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
ایران در زمان ساسانیان
۱۳۸
 


که در ضمن نوشته‌های طبری دیده می‌شود،[۱] مأخوذ از یکی از افسانه‌های عامیانه است.[۲]

در سالهای بعد پس از آنکه اردشیر شهر مستحکم هتره[۳] را مدتی محاصره کرد و نتیجه حاصل نشد، بتسخیر کشور ماد و شهر همدان پرداخت و بآذربایجان و ارمنستان حمله برد و اگر چه در آغاز موفق بفتح نشد، ولی گویا بعد این دو کشور را بتصرف آورده است. ممالک سکستان و ابرشهر (خراسان فعلی) و مرو و خوارزم و بلخ را متصرف شد و باین ترتیب قدرت خود را بر نواحی شرق بسط داد. بموجب روایت طبری، که هرتسفلد صحت آن را تصدیق می‌کند،[۴] پادشاه کوشان، که دره کابل و پنجاب را در دست داشت. و پادشاهان طوران و مکوران (ناحیه فعلی قزدار در جنوب کویته و مکران واقع در سواحل خلیج عمان و اقیانوس هند) سفرایی بحضور اردشیر فرستادند و او را به شاهنشاهی شناختند. سلطنت او در آن تاریخ شامل ایران فعلی و افغانستان و بلوچستان و صحرای مرو و خیوه بود حد شمالی بشط جیحون می‌رسید و حد غربی بآخر بابل و عراق. شاهزادگان خانواده سلطنتی، که پی‌درپی حکومت خراسان یافتند، لقب کوشان شاه گرفتند. اردشیر در سال ۳۲۸ میلادی بشهر «دورا» حمله برد.[۵]

گفتیم که اردشیر رسما در سال ۲۲۶ میلادی تاج شاهنشاهی ایران را بسر گذاشت ولی درست نمی‌دانیم این تشریفات در کجا انجام یافته است.


  1. رک AO ، ج ۱۰، ص ۴۵-۴۴.
  2. به عقیده هرتسفلد، اینکه در کارنامه آمده است. که اردشیر در درگاه اردوان تربیت یافت. خالی از حقیقت تاریخی نیست و باعتقاد او در این موقع اردشیر جوان دختر اردوان را گرفت و پس از قلیل مدتی شاپور از این وصلت بوجود آمد. اما نص کارنامگ و سایر اسناد دلالت بر این دارد، که ازدواج اردشیر بعد از قتل اردوان صورت گرفته است.
  3. Hatra
  4. پایکولی، ص ۳۶ و بعذ، و نیز ص ۵-۲۰۴.
  5. رستووتزف، شهرهای کاروانی (اکسفورد ۱۹۳۲)، ص ۱۱۶.