کشیده و بریختن خون منتهی میگشت و این اوضاع طبعاً نویسندگان درامهای عالمانه و بزرگ را از آبرو و عزت میانداخت.
از طرف دیگر رواج مذهب «پیوریتن» با آن خشکی سنگین و تقوائی که بمردم موعظه مینمود، مانعی بزرگ در پیشرفت کار درامنویسان بود، چنانکه در سال ۱۵۷۷ یکی از نویسندگان انگلیسی موسوم به «جان نارث بروک»[۱] نمایشهای تفریحی و اینترلود را با رقص و نرد باختن یکسان گرفته کسانی را که بدان علاقه و میل نشان میدادند توبیخ و ملامت کرد. در سال ۱۵۷۹ «جان گسون»[۲] نویسنده انگلیسی کتاب «دبستان فساد»[۳] خود را بمنظور «حمله بشاعران، مطربان، بازیگران، مسخرگان و سایر اعضاء نالایق و طفیلی جامعه» نگاشت. هر چند این کتاب در نظر دانشمندان پسندیده نیامد و سر فیلیپ سیدنی معروف کتاب «دفاع از شعر» خویش را در پاسخ آن تألیف نمود و انتشار داد ولی مسأله پستی اخلاق و رذالت بازیگران دورهگرد چنان واضح بود که هیچ کس بدفاع از آنها برنخاسته جز این نگفتند که نمایشهای عالمانه که در آن منظوری اخلاقی باشد مانند سایر آثار ادب دلپسند و خواندنی است و باید آنها را از سایر انواع نمایش جدا نمود.
با وصف اینهمه، پیشرفت فن درام مرهون جدیت همین طبقهٔ بازیگران کاسب است، زیرا بعضی از افراد طبقهٔ متوسط مانند شکسپیر و مارلو در جرگه آنها داخل شده و بمدد هنر بزرگ خویش به نمایش
عظمت و اعتباری عالمگیر بخشیدند. چنانگه جان گسون ده سال پس از