برگه:Divar.pdf/۱۰۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

آمدم تا بتو آویزم
لیک دیدم که تو آن شاخهٔ بی‌برگی
لیک دیدم که تو بر چهرهٔ امیدم
خندهٔ مرگی

وه چه شیرینست
بر سر گور تو ای عشق نیاز آلود
پای کوبیدن

وه چه شیرینست
از تو ای بوسهٔ سوزندهٔ مرگ‌آور
چشم پوشیدن

وه چه شیرینست
از تو بگسستن و با غیر تو پیوستن
در بروی غم دل بستن
که بهشت اینجاست
بخدا سایهٔ ابر و لب کشت اینجاست

۱۰۴