بلی پیرمردهای ما که سهل است جوانهای ماهم خوب بخاطرشان میآید آن وقتی را که مردم عریضهجات خودشان را بگردن ببری خان میآویختند و پیش کشیها را بتوسط ایشان میفرستادند و دو روز بیشتر نمیکشید که اگر مواجب میخواستند فرمان میرسید، اگر بحکومت میل داشتند حکم صادر میشد، اگرمنصب میطلبیدند بمقصود میرسیدند، به به!! چه شأنی! چه شوکتی! چه قدرتی! چه ابهتی! ای روزگار چه زود میگذری! ای ورقها بچه سرعت برمیگردید! ای دنیا بچه سهولت وارونه میشوی! درست انگار همین پریروز بود که یکنفر دهاتی بیادب کالسکهٔ ببریخان را با انگشت نشان داد و جابجا بمجازات رسید!! واقعاً خوش آن روزها! خوش آن روزگارها!! باری مطلب از دست نرود، اینهم یک جور عملهٔ خلوت بود که بعرض رسید، راستی تا یادم نرفته عرض کنم خبرنگار ما از قـم مینویسد جناب متولی باشی بعد از آنکه بآب رشوه غسل کـرده عازم زیارت قم شدند بمحض ورود چهارهزار نفر سید، آخوند، متولی و کاسب شهر را مسلح کرده خود آقا هم دو شمشیر، چهارتا سپر و هشت تا ششلول دوازده قبضه تفنک بخودشان آویزان کرده هر روز صبح در صحن مقدس یعنی دارالامارهٔ خودشان جلوس فرموده امر میکنند شیپور حاضرباش بزنند، آنوقت چهارهزار قشون مزبور حاضر شده و سرودم آقا و استر آقا را بوسیده، یکدفعه فریاد میکنند «زنده باد قرآن مجید، فنا باد قانون جدید، زنده باد قرآن خدا، فنا باد قانون اروپا» من که سواد درستی ندارم اما بعقل ناقص خودم همچو میفهمم که از حرفهای متولیباشی همچو برمیآید که این مجلس مطابق قانون جدید اروپاست و کارهای دورهٔ ببری خان بر طبق قرآن خدا، ای مسلمانها اگر اینطورست چرا ساکت نشستهاید، چرا غیرت نمیکنید، چرا دست
برگه:CharandVaParand.pdf/۶۱
ظاهر