نشده بود.
باری حالا همان وقایع را بطور اختصار مینویسم اگر
مخالف با قانون باشد دیگر تقصیر ما نیست. برای اینکه ماهم
خیر و شر کردیم و هم صبر و جخد . اگر شر می آمد نمینوشتیم
اگر صبر هم میآمد نمینوشتیم پس حالا که هیچکدام نیامده معلوم
میشود که باید بنویسیم .
خلاصه میرویم سر مطلب، چون سال گذشته روی گوسفند
میگشت چنانکه همه اولیای درباری و پارهای وکلا و هشت نفر از
وزرا میدانند بگوسفندها بد نگذشت، خورد ، خوراک، آغل و
چراگاه و سایر لوازم زندگیشان کوک بود ( خدا کند که همیشه
کوک باشد ما که حسود نیستیم) و هم درین سال اتحاد اسلامی از بابعالی
توسط فریقپاشا بتمام نواحی ساوجبلاغ و ارومیه و «میاندوآب»
سقز و بانه اعلان شده پادشاه کل مملکت آذربایجان اعلیحضرت
میرهاشم آقا نیز آنرا تصدیق نمود. و مارشال اویامای شرق جناب
وزیر نظام شب ۲۱ رمضان در مسجد سپهسالار وقتی که میان دو نماز
مشغول خوردن پرتقال بود صدای مهیبی شنید گفت « ایوای گلوله
کجام خورد» و غش کرد بمال و امال جغد یک ساعت بسحرمانده
هوش آمد بعد معلوم شد که درب مسجد را باد بهم زده و صدای
پیشتاب چیزی نبوده (اما خدا رحم کرد که پرتقالها ترش نبود اگرنه
بایندول و تکان خدا نکرده آدم افلیج میشد.)
و هم درین سال عهد نامه روس و انگلیسی در معنی برای حفظ استقلال مملکت ایران و صورة برای تقسیم آن بسته شد و در پارلمان دولت علیه نیز مذاکرات طولانی برای مالیات چرخ بستنیفروشی بعمل آمد.