پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۹۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

طغانشاه بن الب ارسلان محمد بن جغری بیک بن میکائیل بن سلجوق است، در سلطنت الب ارسلان حاکم خراسان و مقر حکومتش هرات بود و ازرقی از مداحان خاص وی بود و در قصاید خود تصریح باسم و لقب و نسب و مقر حکومت او می‌کند، از جمله در قصیدۀ گوید

آسمان داد و همت آفتاب تاج و تخت نور جان میر چغری ۱شمع شاه الب ارسلان مفخر سلجوقیان سیف امیر المؤمنین شمس دولت زین ملت کهف امت شه طغان در جای دیگر گوید

گزیده شمس دول شهریار زین ملل ستوده کهف أمم پادشاه خوب خصال طغانشه بن محمد ۲که خواندش گردون خدایگان عجم آسمان جود و جلال در قصیدۀ دیگر گوید ابو الفوارس خسرو طغانشه آن ملکی که آسمان فخار است و آفتاب هنر چو رایت تو بجنبد شها ز قلب سپاه ز بیم زرد شود در کف یلان خنجر بنعره مریخ اندر فلک همی گوید زه ای طغانشه ۳الب ارسلان شیر شکر اما در اینکه پای تخت او هرات بوده در همین قصیده گوید

هری که حضرت شاه تو بود چونان بود کزو زنند مثل زیب را بهر محضر دیگر در قصیدۀ معروف که مطلعش اینست

خوش و نکو ز پی هم رسید عید و بهار بسی نکوتر و خوشتر ز پار و ز پیرار یکی ز جشن عجم جشن خسرو افریدون یکی ز دین عرب عید احمد مختار

کلیات چهار مقاله جلد ۱