پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۹۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بواسطۀ توهمی که ازو بهمرسانید بدست خود کشت و غسل داد و دفن نمود، و او را با سلطان محمود غزنوی محاربات عدیده دست داد تا بالأخره در سنۀ ۳۹۳ سلطان محمود با لشکری عظیم بسیستان حمله برده بلاد او را تمام بتصرف درآورد و او را بگرفت و بجوزجان فرستاد و در آنجا تحت الحفظ روزگار بسر می‌برد تا در سنۀ ۳۹۹ وفات یافت ۱، و خلف بن احمد نخست کسی است که محمود غزنوی را بلقب سلطان خواند، در مجمل التواریخ که کتابی است در عهد سلطان سنجر در سنۀ ۵۲۰ تألیف شده است و یک نسخۀ نفیس قدیم مصححی از آن در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است ۲گوید «و نخست نام سلطنت بر پادشاهان از لفظ امیر خلف ملک سیستان رفت چون محمود او را بگرفت و بغزنین آورد گفت محمود سلطان است و از آن پس این لقب مستعمل شد»

ص ۳۶ س ۱۶ امیر ابو المظفر چغانی، از امراء آل محتاج است و آل محتاج از خانواده‌های بزرگ ماوراء النهر بودند و همواره در عهد ملوک سامانیه و غزنویه مصدر کارهای بزرگ و مناصب عالی میگشتند ولایت چغانیان در ماوراء النهر مقر حکومت ایشان و ابا عن جد در اقطاع ایشان بود، شرح اعمال عظام و حروب و وقایع ایشان در کتب تواریخ مشحون است و چون در کتب تاریخ و ادب ذکر ایشان بسیار میشود بی‌فائده نیست که اسماء چند تن از ایشان را که از کتب متفرقه التقاط نموده‌ایم در اینجا اثبات نمائیم،

کلیات چهار مقاله جلد ۱