پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۵۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

حکایت شنیدن این دو بیت و بخیال امارت افتادن را نسبت بسامان جد ملوک سامانیه میدهد و گویا بی‌اصل باشد زیرا که سامان مدتها پیش از مأمون (متوفی در سنۀ ۲۱۸) بوده است و بودن شعر فارسی در آن عصر آن هم باین سبک و اسلوب بغایت مستبعد است، و آنگهی حنظلۀ بادغیسی از شعراء آل طاهر بوده است و اولین طاهریان یعنی طاهر ذو الیمینین با اسد ابن سامان معاصر بوده است (تاریخ گزیده ص ۲۲) و بعبارة أخری سامان قبل از طاهریه بوده است و حنظله معاصر ایشان پس شنیدن سامان اشعار حنظله را فرضی است که اگر غیر ممکن نباشد بسیار مستبعد است،

ص ۲۷ س ۳ رباط سنگین، بتحقیق ندانستم کجاست و از سیاق عبارت معلوم است که موضعی است در حدود غزنه و خراسان،

ص ایضا س ۴ من از آن لشکر سواری صد بر راه کرده بودم، از کدام لشکر?

ص ایضا س ۵ کروخ، بفتح کاف و ضم راء مهمله و در آخر خاء معجمه شهری است بر ده فرسنگی هرات و حد آن مقدار بیست فرسنگ است تمام آباد و باغها و مساجد و قری همه جا بهم متصل (یاقوت)،

ص ایضا س ۶ خواف، بفتح اول قصبه‌ایست بزرگ از اعمال نیشابور متصل ببوشنج از اعمال هرات و مشتمل است بر دویست قریه و سه شهر (یاقوت)،

ص ایضا س ۱۰ بشت، بضم باء و سکون شین معجمه شهری است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و بیست و شش قریه و گویند معرب پشت است بفارسی چه آن مانند پشت است برای نیشابور (یاقوت)،

ص ایضا س ۱۱ بیهق، بفتح معرب بیهه است یعنی بهین یعنی بهتر و خوبتر و آن ناحیه‌ایست از اعمال نیشابور قصبۀ آن ابتدا خسروجرد بود و بعد از آن سابزوار (سبزوار) گردید (یاقوت)،

کلیات چهار مقاله جلد ۱