پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

ابن نصر بن احمد بن اسماعیل سانی عصیان ورزید و بر بسیاری از بلاد خراسان مستولی گردید و ما بین او و امیر نوح محارباتی دست داد از جمله جنگی بود که در جرجیل (یا جرجیک) از محال بخارا ما بین ایشان واقع شد و شکست بر ابو علی افتاد و بچغانیان گریخت و اکثر همراهان او اسیر گشتند از جملۀ اسرا ابو القاسم اسکافی بود و او را با آنکه طرف میل و عنایت مخصوص امیر نوح بود در قلعۀ قهندز من اعمال بخارا محبوس نمودند امیر نوح خواست تا مکنون ضمیر او را معلوم نماید فرمان داد تا نامۀ مجعول از زبان یکی از بزرگان دولت بوی نوشتند که ابو العباس چغانی (برادر ابو علی چغانی) بامیر نوح نوشته است و در حق تو شفاعت نموده و ترا بشاش (چاچ) می‌طلبد تا کتابت رسائل سلطانی را با تو مفوض دارد رأی تو خود درین باب چیست اسکافی در جواب در ذیل رقعه نوشت «رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه» چون این جواب را بر امیر نوح عرضه کردند بغایت با وی خوش دل گشت و فرمان داد تا او را از حبس بیرون آورده خلعت پوشانیدند و او را در دیوان رسائل به نیابت ابی عبد الله معروف به کله (؟) بنشانید و دیوان رسائل اسما با ابو عبد الله کله بود و رسما با اسکافی و چون ابو عبد الله وفات نمود اسکافی بالاستقلال متولی دیوان رسائل گشت و صیتش منتشر گردید و شهرتش بغایت رسید و بعد از آنکه امیر نوح وفات نمود و امیر رشید عبد الملک بن نوح در سنۀ ۳۴۳ بجای او بنشست اسکافی را در همان منصب برقرار داشت و بر مرتبتش بیفزود ولی دیری نکشید که اسکافی مریض شده این جهان را بدرود گفت بنابرین وفات اسکافی در اوایل سلطنت عبد الملک بن نوح (سنۀ ۳۴۳-۳۵۰) واقع شده است، و چون اسکافی وفات نمود شعراء مراثی بسیار در حق وی گفتند از جمله هزیمی ابیوردی گفت و این ابیات مشهور است،

الم تر دیوان الرسائل عطلت لفقدانه اقلامه و دفاتره

کلیات چهار مقاله جلد ۱