شماره کسانی را که بابک در بیست و دو سال از لشکریان مامون و معتصم و امیران و سرکردگان و جز ایشان از طبقات دیگر مردم کشته است آنچه کمتر گفتهاند پانصد هزارست و میگویند بیش ازین بوده و از فراوانی شماره نتوان کرد و بیرون آمدن وی در سال ۲۰۰ در خلافت مامون و گویند در ۲۰۱ در کوهستان بذین در آذربایجان با جاودانیه پیروان جاودان بن شهرک خرمی پیشوای بابک و جز او بود.
ابن قتیبه دینوری در کتاب المعارف درباره هرثمه و مرگ وی در در زندان مرو در زمان مامون میگوید: چون این خبر بحاتم بن هرثمه که در آذربایجان بود رسید که با پدرش چه کردهاند بآزادان آنجا و شاهان نوشت و ایشانرا بخلاف خواند و در همین میان مرگ او هم فرا رسید و میگویند سبب بیرون آمدن بابک همین بود و بابک بیست و چند سال ماند.
جای دیگر باز در حوادث روزگار مامون میگوید: محمد بن حمید را بجنگ بابک فرستاد و با هم روبرو شدند و محمد بن حمید در سال دویست و چهارده کشته شد و برای عبدالله بن طاهر که در دینور در سرزمین جبل بود لوایی بست که بخراسان رود و علی بن هشام را بجنک بابک فرستاد.
ابن خلدون در «کتاب العبر و دیوان المبتدا والخبر فی ایام العرب والعجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر» نیز مطالبی درباره بابک و حر میان دارد، منتهی در چاپ ۱۲۸۴ بولاق بسیاری از کلمات و نامهای کسان و جاها نادرست و تحریف شده است و درین اوراق ضرور نبود آن نادرستیها را مکرر کنم.
در حوادث سال ۱۹۲ مینویسد. درین سال خرمیان در سرزمین آذربایجان جنبیدند و عبدالله بن مالک را با ده هزار بجنگشان فرستادند و او گروهی را کشت و اسیر و برده کرد و اسیران را بکرمانشاه فرستاد و فرمان دادند که این بردگان را بکشند و اسیران را بفروشند.
در حوادث سال ۱۹۹ در ضمن بحت از واقعه ظهور این طباطبا علوی میگوید ابوالسرایا السری بن منصور که از بنی شیبان و از بازماندگان هانی ابن قبیصة بن هانی بن مسعود بود و نیز گویند از بنی تمیم بود در ارمنستان با
سی سوار یزید بن مزبد پیوست و فرماندهی یافت و با خرمیان جنگید و