از کتاب امیل.
هیچکس از حقیقة نیکبختی و تیرهروزی خویش آگاه نیست، همینقدر میدانیم که علت بدبختی ما متناسب نبودن آمال ما با توانائی و استعداد ماست. غالبا تصورات واهی و بیاساس دائره آمال ما را توسعه میدهد و اینگونه تصورات برای نوع بشر بسیار مضر و خطرناکست. انسان اگر بخواهد همیشه با سعادت و نیکبختی همدوش باشد، باید اراده و آزادی خود را با قدرت خویش بسنجد و پا از حدود توانائی فراتر نگذارد.
ملاحظات مذکوره را اهمیت بسیار است، و تنها مراعات آنها میتواند باختلافات و ضدیتهای اجتماعی بشر خاتمه دهد. در دنیا اصولا اطاعت بر دو نوعست:یکی اطاعت از اشیاء و جمادات که فی الحقیقه اطاعت از طبیعت است و موجد عیب و اشکالی نیست، چونکه اشیاء فاقد اخلاقند و اطاعت از آنها بازادی بشر صدمهای نمیزند. دیگری اطاعت و بندگی از انسانست، که چون برخلاف قواعد طبیعی است موجب عیوب و اشکالات بیشمار گردیده است.
همیشه باید سعی کرد که اطفال در آغاز زندگی تنها از اشیاء اطاعت کنند و در دورهٔ تربیت از پیروی اوامر طبیعت منحرف نشوند. در مقابل میل و اراده ناپسند و خالی از حزم و احتیاط اطفال همیشه موانع طبیعی ایجاد کنید و سعی نمائید که اعمال ناپسند بخودیخود طفلرا تنیبه کند.