بقلم آقای رشید یاسمی
- ۱ -
و شمهٔ از آراء و عقاید او
آنچه در این سطور نگاشته میشود برخی از آراء شوپنهاور فیلسوف آلمانی است که خلاصهٔ آن در انجمن ادبی ایران بعنوان خطابه مذکور افتاده و اینک بصورت مقالهٔ درمیآید که خوانندگان آن مجله شریفه در این مطالب شگفتآور تأمل فرمود با من در شگفتی شرکت کنند. این مباحثی که از مجموع مسائل و عقاید او اختیار شده فیالحقیقه نتیجه و خلاصه آراء فلسفی و زبده و نخبه مطالب او بشمار میآید اما شگفتی و تعجب نگارنده در این بود که در بحبوحهٔ قرن نوزدهم که باصطلاح مادیترین قرون تاریخی اروپاست در مرکز خاک فرنگستان یعنی مملکت آلمان یکنفر بودائی یافتم که اقوال حکم و عرفای مشرق زمین را با لسان فلسفی اروپائیان بیان کرده و از روی اصول علمی اروپای مادی بهمان نتیجه رسیده است که مرتاضین هند و روحانیون بودائی و برخی از صوفیه ایران رسیدهاند.
پس خوانندگان گرامی باید این مطالب را از لحاظ کنجکاوی در مذاهب فلسفی مطالعه کرده و آن را چون نوادر و حکایات غریبه شمرده و نتایج اقوال او را سرمشق زندگی و راهنمای معاش خود نشناسند.
تاریخ زندگانی او
محض اینکه رعایت کمال اختصار بشود شرح زندگانی شوپن هاور را بچند کلمه منحصر میسازیم زیرا که بزرگان را باید از افکارشان شناخت نه از احوال تفصیلی زندگانی آنها و خود شوپنهاور در این باب گوید: آنان که در گزارش حیات اشخاص تحقیقات مبسوطه میکنند و افکار او را چندان که باید اهمیت نمیدهند بمردمی مانند که هنگام ملاحظه یک تابلوی نقاشی تمام وقت خود را صرف بازدید قاب و چوب آن تصویر کرده و از بدایع نقاشی غافل بمانند.
پس گوئیم که شوپن هارو در سال ۱۷۸۸ در شهر دانزیک که آنوقت متعلق بلهستان بود تولد یافت. پدرش تاجر بود و او را در طفولیت با خود بممالک مختلف اروپا برد و بکار تجارت گماشت. لکن پدر در جوانی او از بالاخانه