فصل ششم
مسافرت به فراهان-وبای عام
یکی از خوشیهای شاه این است که گاهبهگاه به سفری دراز در ایران یا در خارج مملکت برود. گردش در داخله امری خارق العاده نیست زیرا که اجداد او نیز به چنین سفرهایی اقدام میکردهاند ولی سفر به خارج ایران چنان که میدانیم در حین مسافرت اول اعلی حضرت شاهنشاه فرنگستان موجب تعجب عدۀ زیادی از مردم گردید.
بدیهی است که ناصرالدینشاه عزمی فوق العاده به خرج داد تا توانست که از تختی که اجداد او تا دم مرگ به آن چسبیده بودند موقتا کناره بجوید و به رغم عادات جاریه از سرحد مملکت خود قدم فراتر بگذارد و ثابت کند که مردی است صاحب اراده و فطانتی عالی و افکاری بلند و عاشق کسب معلومات جدید و مایل به رساندن فواید آنها به رعایای خود.
ناصرالدینشاه گذشته از کارهای تازۀ دیگری که تا عهد او بدعت به شمار میرفته بر هر نوع مانع از جمله مخالفت روحانیون که به شمهای از قدرت ایشان سابقاً اشاره کردیم غالب آمده و مدارسی تأسیس کرده است که در آنجا معلمین خارجی به شاگردان تعلیماتی میدهند که در حداقل با معلومات پر از خرافات و کوتاهنظرانۀ ملاها فرق دارد.
این قبیل مؤسسات که افتخار آن به شاه برمیگردد البته منتج نتایج خوب خواهد شد و از همین اکنون آثار خیر آن مشهود است و لازم نیست که انسان خیلی موشکاف باشد تا فکر جدید و روح آزادمنشانهای را که در میان شاگردان جوان این مدارس یا تحصیلکردگان آنجا وجود دارد دریابد.
برای آن که بتوان میزان لیاقت شخصی را دریافت باید اعمال او را در محیطی که