میزد.
همین که سلام تمام شد شاه از اطاق تخت طاووس بیرون رفت و پس از آنکه لباس خود را عوض کرد و لباس سادهای پوشید به دفترخانه که ما در آنجا به انتظار او بودیم و در حکم دفتر حکومتی است آمد.
مدخل دفترخانه در میدان شاه گوشۀ دست راست خیابان نایبالسلطنه در آن طرف از میدان که مقابل نقارهخانه است و یکی از راههای ارگ محسوب میشود قرار دارد.
بنای داخلی این بنا متوجه منتهی الیه جنوبی حیاط طویلی است که دورادور آن درختان کهن مخصوصا چنار کاشتهاند و تختخانه در منتهی الیه شمالی آن واقع شده. عدهای از صاحبان مشاغل که در مراسم سلام شرکت کرده بودند در این حیاط قدم میزدند، نظامیان دور حوض مرکزی به حال صف ایستاده بودند و عدۀ کثیری تماشاچی در اطراف جمعیت داشتند. قریب بیست ورزشکار و پهلوان در آنجا انتظار مقدم شاه را میکشیدند تا شروع به شیرینکاری کنند. پهلوانان تا کمر لخت بودند و تنکهای که به زانوی ایشان ختم میشد در پا داشتند.
ما برای اینکه همهجا را خوب ببینیم در بالاخانۀ عمارت جا گرفتیم. ورزش با تخته شنا و بند و کشتی با دست عینا همانهاست که در همه جای دنیا معمول است ولی میلگردانی این پهلوانان جنبۀ اختصاصی دارد و مهارت تامی میخواهد که کار هر کس نیست.
یک عده از این پهلوانان که عضلاتی قوی دارند و خارج از تناسب نیز نیستند از این میلهای سنگین دو عدد را در دست میگیرند و به انواع مختلف آنها را با سهولتی حیرتآور و بیآنکه بدن ایشان حرکتی کند دور سر خود میگردانند و در آخر کار تا مدتی بالنسبه طویل میلها را عمودا در هوا نگاه میدارند و خود بر یک لنگه پا میایستد.
ناصرالدینشاه از این قبیل نمایشها لذت میبرد و میتوان گفت که لذت او در دیدن این منظره کمتر از لذتی که از نمایشهای تکیه دولت میبرد نیست، در تمام مدت سرپا ایستاده بود و وقتی که عملیات ورزشکاران تمام شد دو سه چنگ اشرفی در میان ایشان پاشید و رفت.