به خرج دهند متضمن خطراتی از نوع خطراتی که وجود آن ایجاد کرده و با طول مدت ممکن بود سختتر شود نیست.
شهرت دارد که ظلالسلطان منشی خود مشیر الملک را به طمع مال فراوان او به قتل رسانده است.
۲۸ ژانویه = ۲۷ جمادیالثانی
رفتوآمدهای دائمی بین طهران و دوشانتپه بالاخره مرض انفلونزا را به اینجا نیز آورد، امروز صبح شاه که شب را در تب و بیخوابی گذرانده بود زکام زده از خواب برخاست.
سفیر عثمانی که از طرف دولت خود احضار شده بود امروز حرکت کرد و او با قریب چهل نفری نیز از اعضای شرکت انحصار دخانیات عازم شد.
این عده لابد تا مدتی حوادثی را که در ایران دیدهاند از یاد نخواهند برد مخصوصا آنها که در روز شورش در اینجا بودند چون غرامتی را که گرفتهاند فوق العاده است خاطرشان قرین خرمی است. لابد برای تحصیل منفعت متوجه نقطۀ دیگری خواهند شد و در رفتن راضیند ولیکن مسرت ایرانیان البته بیشتر است.
۳۰ ژانویه = ۲۹ جمادیالثانی
امروز خوشحالترین مردم معین الملک است که به قول مشهور در استانبول آن کنیزک گرجی را که در سفر فرنگ همراه ما بود به شاه پیشکش کرده بود.
وزارت تجارت و عدلیه را شاه به او داد و به لقب مشیر الدوله سرافرازش کرد.
پسر پانزده ساله امین الدوله که دختر این وزیر جدید نامزد اوست لقب قدیم پدر زن آیندۀ خود یعنی معین الملک را گرفت.
این القاب که به جای اسم معمول میشود کمکم کار را به آنجا میکشاند که انسان بعد از مدتی دیگر نمیتواند در ایران مردم را از یکدیگر تشخیص دهد. یک نفر در طی دورۀ خدمتگزاری چندین بار تغییر لقب میدهد و لقب سابق او دیر یا زود به کسی دیگر چه از منسوبان او باشد چه خارجی عطا میشود، نتیجۀ این کیفیت این است که اگر شما این