برگه:کاوه، ورقهٔ فوق‌العاده، ۲۲ آبان ۱۲۹۰ یزدگردی، ۱ شعبان ۱۳۴۰ قمری، ۳۰ مارس ۱۹۲۲ میلادی.pdf/۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

تشکر

با این شمارهٔ کاوه سال دوّم از دورهٔ جدید این روزنامه بپایان رسید. در اینموقع ادارهٔ کاوه لازم میداند از زحمانی که در این سال دوّم بوکلای محترم خود داده از صمیم قلب تشکر بنماید و عذر آن زحمات‌را بخواهد. وکلای محترم کاوه باید بدانند که این اداره همانا از آغاز دورهٔ جدید کاوه مدام سعی داشته که امور خودرا طوری ترتیب بدهد که حتّی المقدور زحمت وکلای محترم کم باشد و منظورش آن بود که آقایان وکلا فقط وجوه اشتراک‌را عاید داشته و در عوض قبض داده و وجوه مزبوررا بتدریج باداره بفرستند. بعدها از قرار اظهار خود آقایان وکلا مخصوصاً بمناسبت بی نظمی پستخانها و منظّم نرسیدن روزنامه در بعضی نقاط مشترکین بنای ایراد گرفتن ببعضی وکلارا گذاشتند و ازین‌بابت اسباب زحمت آنان فراهم آمد و ما حقیقةً ازین مسئله خجل بوده و عذر زحمات‌را میخواهیم. وکلای محترم ما میدانند که روزنامهٔ کاوه حکم طفل خردی‌را دارد که وکلای روزنامه پرستار و نگهبان آن هستند و البتّه اگر علاقه‌ای باین روزنامه دارند و گمان مینمایند که روزنامهٔ کاوه خدمتی بعلم و معرفت و تمدّن در ایران مینماید شاید همین امید جبران خستگی و زحماتی‌را که بدانها وارد میآید بنماید.

ما مخصوصاً از بعضی وکلای محترم که در ارسال وجوه اداره همیشه مواظب بوده و تأخیری در این باب روا نداشته و بتنگدستی اداره راضی نشدند و تا اندکی وجه جمع شد فوراً برای ما فرستادند جداگانه تشکّر داریم.


مکاتبات اداره

آقای آقا رحمن عراقی — بر حسب مراسلهٔ مورخهٔ غرّهٔ صفر سنه ۱۳۴۰ که از جناب آقا سیّد عبد الرّحیم کاشانی وکیل محترم کاوه در طهران باداره رسید معلوم شد که جنابعالی مبلغ ۶۹ تومان و ۲ قرآن مدّنی قبل بتجارتخانهٔ آقای کاشانی در طهران پرداخته اید و در جزو حساب اداره باآن تجارتخانه آمده است. چون تا حال نه قبض این پول که از تجارتخانهٔ کاشانی گرفته اید از طرف شما و نه خبر آن از طرف آقای کاشانی رسیده بود و مدّتها بود از جنابعالی خبری نداشتیم و احتمال میدادیم اصلاً در عراق تشریف ندارید و سفر کرده اید لهذا در شمارهٔ گذشته راجع بتعویق حساب اداره با سرکار عالی مختصری در روزنامه اظهار کردیم اینک که خبر وصول مبلغ فوق بادارهٔ آقای کاشانی رسید لازم دانستیم بجنابعالی این مطلب‌را اظهار داشته و اگر از یاد آوری در شمارهٔ گذشته که فقط بواسطهٔ تأخیر بی‌اندازه در وصول خبر از آنجانب بعمل آمد ملالی بر خاطر شریف رخ داده باشد عذر بخواهیم. ما بهرحال از زحمات جنابعالی متشکریم و از این بابت بسیار متأسفیم که ظاهراً بواسطهٔ نا منظّم بودن پست و مرتّب نرسیدن روزنامه بعراق هم اسباب زحمت زیاد برای جنابعالی فراهم آمد و هم چنانکه لازم بود روزنامه در آن صفحات انتشار کافی نیافت.


کتاب حکایات

«یکی بود و یکی نبود»

عنوان فوق اسم کتاب بسیار دلکش جدیدی است از تألیفات آقای میرزا سیّد محمّد علی خان جمال زاده که با اعانهٔ جمعی از محبّان علم و ادب و باشتراک ادارهٔ کاوه در جزو سلسلهٔ انتشارات کاوه بطبع رسیده است. این کتاب مشتمل است بر عدّه‌ای از حکایتهای شیرین و دلچسبی که نتیجهٔ اخلاقی‌را متضمّن هستند و مانند رومانهای فرنگی زندگی اجتماعی‌را نشان میدهد و موضوع همهٔ آنها راجع بایران است. نمونه‌ای از حکایات این کتاب در شمارهٔ ۱ کاوه از همین سال در زیر عنوان «فارسی شکر است» درج شده و بنظر خوانندگان رسید. کتاب مزبور دیباچه‌ای نیز در تحقیقات انتقادی ادبی دارد که مخصوصاً قابل توجه ادبای ایران است. و همچنین یک خاتمه‌ای دارد مشتمل بر جدول کاملی از کلمات عوامانهٔ معمولی زبان فارسی حالیّه که عموماً در فرهنگها پیدا نمیشود و بقول ادبا «لغات عامیانه» است. این کتاب نفیس با کاغذ خوب در برلین در کمال نفاست بطبع رسیده وهر جلد از آن {{زیرخط|بقیمت شش قرآن بمشتریان متفرّقه و چهار قرآن باشخاصی که خرید کلی نمایند (یعنی اقلاً سی نسخه در یکجا بخرند و پول نقد پیشکی بدهند) بفروش میرسد. کسانی که بیش از صد جلد خریدار باشند ادارهٔ کاوه حاضر است با آنها در باب قیمت قرار مخصوص بگذارد. هرکس و جه نقد بادارهٔ کاوه برساند این کتاب با پست سفارشی برای او فرستاده خواهد شد و اگر کتاب مفقود شد و بمقصد نرسید اداره مسئول خواهد بود. در طهران طالبین بجناب آقای حاج سیّد ابوالحسن علوی در حجرهٔ آقای حاج سیّد محمّد تاجر طهرانی در سرای حاجب الدّوله رجوع نموده وجه داده سفارش بدهند. در سایر ولایات بوکلای کاوه رجوع شود. از آقایان وکلا مخصوصاً استدعا میشود وجوه واصله از بابت این کتاب‌را فوراً بفرستند که قبل از وصول وجه باداره کتب مطلوبه فرستاده نخواهد شد.