آورده لوای دولت او بیش از پیش ارتفاعپذیر گشت تا در اواخر سنۀ ۱۲۱۶ هجری که کاتب حروف در نجف اشرف مشرف بودم و اولاد و خانه در کربلا بود قریب چهل پنجاه هزار کس از بلاد مقبوضۀ خود جمعیت نموده از راه بادیه بجبل شمر و دریای نجف در روز هژدهم شهر ذیالحجة الحرام سنۀ مذکوره که روز عید غدیر است و اهل کربلای معلی و مجاوران از برای زیارت بنجف اشرف رفته بودند و در شهر چندان کسی باقی نبود علی الغفله اردوی خود را بخارج نخلستانهای کربلا رسانیده شباشب به پای قلعه آمده راهها از بدنۀ قلعه بشهر باز نموده مراجعت باردوی خود نمود.
مقارن طلوع آفتاب قریب ده دوازده هزار کس را احتیاطا از اندیشۀ رسیدن لشکر به قراولی در کنار اردوی خود بازداشته با مابقی لشکر خود روی بشهر نهاده از اطراف هجوم نمودند.
در آن وقت ملا عمر نامی که حاکم و متولی بود مخبر شده قوت مدافعه در خود ندیده فرار بر قرار اختیار نمود. جماعت بیدین بیک بار از رخنهها که در شب ساخته بودند بشهر ریخته نمونۀ روز رستاخیز پدید آمد، شد وحشتی که روز قیامت بگرد رفت.
بمضمون آیۀ اُقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ هر که را دیدند به قتلش پرداختند و سه چهار هزار خانه را تاراج و ویران نموده و اهل کربلای معلی به فحوای و یأتیهم الفرار من کل مکان را معاینه نمودند و قریب چهار پنج هزار کس از آن قوم بیحیا از تفنگچی و نیزهدار با تبرداران و کلنگ رو بصحن مقدس حضرت سید الشهداء نهاده درهای صحن را شکسته و در صحن مقدس قتل عظیم نموده و درهای رواق و روضۀ مطهره را شکسته داخل رواق و روضه شده بر پشت بام قبۀ مطهره چون رجوم شیاطین هجوم نموده شروع در کندن آجرهای طلا و خرابی گنبد نمودند و ضریح و صندوق مقدس را شکسته آنچه از جواهرات و طلا و نقره و فروش و غیره که بود بردند و وقت عصر طبل بازگشت زده مراجعت نمودند.
در تعداد مقتولین اقوال مختلف مذکور شده، از پنج هزار و ششصد کس تا ده هزار و کسری مذکور میشد و العلم عند اللّه و تاریخ این واقعه لفظ «بغدیر» با غین نقطهدار