در درج سیادت اختر برج شهنشاهی خدیو کشور ایران به الطاف خدا واثق سلیمان شاه عادل وارث ملک سلیمانی که تاج و تخت شاهی را نباشد غیر او لایق بعقل و دانش و فطرت ز ابنای سلف افزون ز شأن و شوکت و حشمت به شاهان جهان فایق بکف چون ابر دریادل بدل چون بحر بی‌ساحل ید بیضا خصال او به اعطای درم عاشق سکندر شان شهنشاهی کز اخلاق کریم او جهانی شاکر از عدلش بمدحش عالمی ناطق عطارد کاتب امرش زحل طغراکش نهیش قمر نورانی از مهرش ببزمش مشتری شایق بود ناهید رامشگر شود مریخ سر عسکر ببزم و رزم او هریک به شغلی راتق و فاتق فلک دوری ز دورانش مه و خورشید دربانش ملک دائم ثناخوانش نگهدارش بود خالق سر شاهان بفتراکش زهی شمشیر بی‌باکش برآرد عزم چالاکش دمار از دشمن آبق شد از الطاف رب حی بساط دشمنانش طی زلال مژدۀ این می حلال شارب و ذائق مزین گشت چون افسر ز فرق فرقدان سایش سریر سلطنت گردید او را قابل و لایق بشیرش با صبا همدم اشاراتش شفا توأم بشاراتش مسیحا دم رسید از کشور مشرق
