پرش به محتوا

برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۱۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

از استماع این خبر اللّه یار خان در کمال درشتی جواب فرستاد که ما دست از جواهر خانه و خزانه و کارخانجات پادشاهی کی برخواهیم‌داشت، و مستعد بجدال و قتال گردید. جماعت در آنها آویخته جمعیت آنها را از هم متفرق نمودند. اللّه یار خان و بقیة السیف خود را به دروازۀ شهر رسانیده بیرون رفتند و آن جناب حکم بانضباط و استحکام سنگرهای اطراف و جوانب داده مستعد و منتظر ورود سپاه افغان و اوزبک که زیاده از پنجاه هزار کس بودند شده بعد از پنج یوم عطا خان و عطا مراد خان اوزبک و شهداد خان و زله خان و آزاد خان افغان با ابراهیم شاه وارد دو فرسخی شهر گردیدند و ابراهیم شاه شخصی از اعاظم آقایان افغان را با مراسلۀ مودت اسلوب مصحوب نموده نزد آن جناب بشهر فرستادند و شرح مندرجه منوط بر آنکه در این ولا جماعت قزلباش از راه مخاصمت و عداوت و نمک‌حرامی به اینجانب مخالفت نموده چنانچه جماعت افغان و اوزبک که پیوسته با عموی ما در کمال عقیدت و بندگی بودند الحال نیز به اینجانب آن شیوۀ مرضیه را مرعی می‌دارند اصلح چنین است که نظر به خاندان عالیۀ خود کرده به نزد اینجانب تشریف آوردند که با هم نشسته بجهت اصلاح انقلاب عظیم و درد سقیم علاجی شافی کافی مقرر نموده با هم تمشیت امور سپاه و رعیت دهیم.

بعد از رسیدن این مراسله آن جناب سرداران قزلباش از ترک و الوار را که در خدمت او بودند از رسیدن مراسله و ورود رافع مطلع ساختند. بعد از کنگاش اهل سپاه و اعمال و ریش سفیدان رعیت جواب دادند که ارقام گردد بنابراین که فیما بین قزلباش و افغان و اوزبک عناد و خصومت از سابق است و زوال دولت نادری باین جهت روی داده، الحال نیز بندگان اقدس آن شیوۀ ناپسندیده را مرعی داشته چنانچه بکرات و مرات در اماکن خلوت مخلص آنچه الحال رخ نموده بعرض رسانیده بود این معنی هرگز خاطرنشین ذات اقدس نگردید و شد آنچه شد، الحال مناسب و مصلحت چنین می‌داند که سرداران افغان و اوزبک را بجهت صلاح وقت رخصت انصراف بسمت شهر زور فرموده خود به دولت تشریف فرمای شهر گردند که باعث اطمینان قزلباش گردد، بعد از