الف
آئین = رسم و عادت و طرز و روش – اینکلمه بجای تشریفات و یا اتیکت Etiquette یا سرمونی Cérémonie پذیرفته شده.
آئین دادرسی = اصول محاکمات (د)
آئیننامه = نظامنامه.
آبادان = نام فارسی شهر و جزیرهایست در دهانه کارون که کارخانههای پالایش نفت در آن ساخته شده. آنرا پیشتر (عُبادان) مینامیدند.
آباد کوشک = یکی از آبادیهای بخش سقز کردستان است که پیشتر آنرا حسنآباد قاشق مینامیدند.
آبباز = غوّاص.
آببَها = پولی است که برای قیمت آب پرداخته میشود و پیشتر حقالشرب گفته میشد (ش).
آبدان = مثانه Vessie (پ)
آبدانک = مثانه کوچک Vésicule
آبدزدک = زراقه Seringue (پ)
آبراهه = گذرگاه سیل Canal d'ecoulement d'un Torrent (ز)
آبرُفت = Alluvion تهنشست آب رودخانه (ز)
آبریز = Versant سرازیریهائی که آب آنها برودی میرسد (ز)
آبفشان = Geyser سوراخهائی که آب گرم از آنها بیرون رانده میشود (ز)
آبکش = لولههائی در گیاه که دارای سوراخهای ذرهبینی بسیار و در میان آنها صفحه هائی مانند غربال است Liber (ط)