برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۱۴۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۴۰
رجال ایران

در نظر بود که صولت‌الدوله زندانی و سرانجام تلف شود چون مستوفی‌الممالک زنده بود و از او حمایت میکرد شاه هم بواسطه شخصیت مستوفی که خیلی باو احترام میگذاشت او را بخشید تا اینکه همان روز که مستوفی درگذشت پدر و پسر که نماینده مجلس بودند دستگیر شدند معروف است که سردار عشایر در سر جنازه مستوفی بیش از دیگران گریه میکرد یکی از حضار او را تسلی میداد که گریه نکن بس است صولت‌الدوله میگفت که بیشتر بحال خودم گریه میکنم که وضع من بعد از این چه خواهد شد و اتفاقاً هم خوب پیش‌بینی کرده بود. اسمعیل قشقائی و ناصرخان پسرش مدتی در زندان بسر میبردند تا اینکه سردار عشایر در اواخر سال ۱۳۱۱ خورشیدی در زندان قصر در سن ۵۹ سالگی در گذشت. و چندی بعد هم ناصر خان آزاد گردید و تا شهریور ۱۳۲۰ خ. سخت زیر نظر بود در این تاریخ یعنی پس از استعفای رضاشاه پهلوی از سلطنت و تغییر اوضاع بدون اجازه به فارس رفت و در میان ایل قشقائی قرار گرفت. صولت‌الدوله در دوره‌های ۵ و ۸، از جهرم نماینده مجلس بوده است.

اسمعیل دکتر اسمعیل‌خان مرزبان گیلانی (مؤدب‌السلطنه – امین‌الملک) از شاگردان راتولد فرانسوی چشم‌پزشک و معلم دارالفنون و جراح

دکتر اسمعیل خان امین‌الملک


بیمارستان دولتی تهران بوده و راتولد نیز از شاگردان گالزفسکی چشم‌پزشک معروف فرانسوی مقیم پاریس بوده است. دکتر مرزبان پس از اتمام تحصیل و عملیات از چشم‌پزشکان معروف تهران شد و در این فن شهرتی پیدا کرد ولی چون میل زیادی بوکالت و وزارت داشت مطب خود را بکلی رها کرد و دیگر گرد حرفه خود نمیگردید چند بار در کابینه‌های مختلف وزیر شد و یکی دو بار نیز لقب خود را تغییر داد از نظر اهمیت تبدیل باحسن نمود ضمناً در سلک دراویش صفی‌علیشاهی و ظهیرالدوله در آمده بود و خود را جانشین آنان می دانست و رئیس انجمن اخوت بود و در سن هشتاد و اندی در تهران در گذشت و بر خلاف سایر وزراء که اکثراً دارای آلاف و الوف میباشند هنگامیکه در گذشت چندان چیز قابلی نداشت.

اسمعیل میرزا اسمعیل‌خان ممتاز ممتازالدوله متولد ۱۲۵۸ خورشیدی پسر میرزا علی‌اکبر مکرم‌السلطنه (متوفی ۱۳۱۸ خورشیدی) پسر آقا صمد صراف تبریزی سابقاً در وزارت خارجه مشغول و مدتهای زیاد در اسلامبول در سفارتخانه ایران مشغول خدمت بود در اوائل صدارت سلطان عبدالمجید میرزا عین‌الدوله به تهران آمد و در