برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۵۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و نتیجه برد در تنباکو باخت بزرگتری شد در ماجرای امتیاز گمرك و نفت که هنوز گرفتار این دومی هستیم.

در قضیه مشروطه گویا از آن ماجرا درس عبرتی گرفته شد که روحانیت و روشنفکری پا به پای هم حرکت کردند و ناچار مختصر بردی داشتند و اگر این برد مختصر بود به علت این بود که جناح راست روحانیت از نهضت برید و همه- چه مردم چه حکومت چه روشنفکران- دانستند که روحانیت دربست به مشروطه تن نداده است که اگر داده بود دست شاهزادگان قاجار و اشراف زمان چنان از حکومت کوتاه می‌شد که حتی در دورۀ پس از کودتا نیز نتوانند بلند کنند تا حتی امروز دچار نوادگان‌ایشان باشیم.

بعد قضیه کودتا است و تعویض سلطنت؛ که روحانیت به آن رضایت نداد. از مدرس نماینده مجلس گرفته تا حاج مجتهد شیرازی که به مجلس مؤسسان نیامد اما روشنفکران رضایت دادند و این شد وسیله‌ای تا در سراسر دورهٔ بیست ساله پیش از شهریور به روحانیت

سخت گرفتند.[۱] بعد قضایای شهریور است و دوره هرج و مرج که

  1. در آن دوره به تعلیمات مذهبی نسبة كم اهمیت می‌دهند و بیشتر به امور اخلاقی و مخصوصاً وظایف ملی و میهنی توجه شده است. در تمام عملیات رژیم جدید این رویه نسبت به مسائل و امور مذهبی که جنبه خرافاتی دارد مشهود است.... نقشه رژیم فعلی آن است که... به جای اینکه مستقیماً به دین اسلام حمله‌ای بشود در ضعیف کردن روابط مردم نسبت به عقاید خرافاتی کوشش بعمل آید. باید دانست که نفوذ ملا‌ها مثلاً برای اصلاحات اساسی و پیشرفت امور اجتماعی اتحاد ملت مانع بزرگی است... و باید دانست که در سال ۱۹۳۰ به واسطه تعمیم فرهنگ و حذف بعضی مواد مذهبی از برنامه‌ها که برای محصلین اجباری بود