و وسایل ارتباطیاش و گیجی اصلی اجتماع مملکت ماناشی از این واقعیت است که مسموعات رسیده از این دو منبع توزیع خبر و ، فرهنگ اگر هم سخت در مقابل هم نایستادهاند، دست کم هیچ نوع سازش و هماهنگی ندارند؛ و چه بسیار دیدهایم که در مقابل یکدیگر چهایستادگیهای بدفرجامی نیز کردهاند که نمونههایش را پس از این خواهم شمرد و روشنفکران که بایست نقش اصلی را در برطرف کردن این ناسازگاریها و ناهماهنگیها بعهده بگیرند، گویی در این میانه اصلاً. نیستند پس از شکافتن نکتهای که طرح شد، اکنون باید بپردازم به موضعگیری روشنفکران در قبال روحانیت. با یک نگاه سریع به نهضت روشنفکری مملکت در صدسال اخیر، میتوان دید که مهمترین دستههای روشنفکری از میرزا آقاخان کرمانی گرفته تا کسروی و از بهائیگری گرفته تا حرف و سخن اصلی حزب، توده قسمت عمده متنها در مخالفت با روحانیت است. یک فهرست ناقص از آثاری که به همین علت تاکنون نشر نیافته یا مخفیانه منتشر شده خود بهترین مؤید است:
-اغلب آثار میرزا آقاخان کرمانی.[۱]
-«افسانه آفرینش» و «توپ مروارید» و «البعثة الاسلامیة الى بلاد الافرنگیه»[۲] از صادق هدایت.
- ↑ در این باب مراجعه کنید به کتاب فریدون آدمیت درباره او.
- ↑ که تکههایی از آن در مجله «نگین» اواخر سال ۱۳۴۸ در آمد و بیاسم کتاب و خود گویا تقلیدی است از «گفتار خوش یارقلی» اثر شیخ محمد محلاتی و تازه این یکی هم گویا تقلیدی است از رسالۀ «هفتاد و دو ملت» «میرزا آقاخان کرمانی»، و تازه این یکی هم گویا تقلیدی است از «قهوه خانه سورات» اثر «بر ناردن