بردارید و هر کدام از اینها را که هنوز هستند ورق بزنید - گرچه به علل سیاسی و اقتصادی به دیرپایی هیچکدامشان اطمینانی نیست نه اثری از نبش قبر «مهر» در آنها هست که خود سالها است دارفانی را بدرود کرده و نه اثری از هوای نمور کتابخانهها که در «یادگار» عباس اقبال بود و یا هنوز در «وحید» و«یغما» هست و نه اثری از غربزدگیهای «سخن»، و هر کدام آنها پر از شور و شوق و تحرک جوانی و فحوایی از درک سیاسی مشترك و برداشت ادبی دنیانگر و موضعگیریهای صریح یا تلویحی سیاسی که گاهی به جوانمرگ شدنشان میانجامد اما حیف که هر کدام از این مجلهها گرچه دربست در مقابل «سخن» وضع مخالف هم میگیرند، اما اغلب عین «سخن» نوعی پاتوق روشنفکریاند و اغلبایشان دچار همان نقص اصلی که غیر سیاسی شدن است و تازه اگر بتوانند بیش از دو سه شماره بپایند، هر کدام محفل انسی هستند برای دسته کوچکی که چون گمان کردهاند به محافل رسمی ادبیات راه ندارند، برای خود محفل کوچکی ترتیب دادهاند و همه در این مشخصه مشتركاند که با جماعت بزرگ سر و کاری. ندارند و حکومت که مطبوعات بزرگ را در نظارت سانسور دارد البته گاهی به عنوان سوراخ اطمینانی به شمارههای نامرتب این مجلات در نسخ معدود رضایت هم میدهد و البته که به هر صورت هر چه تعداد این نوع مجلات بیشتر دل صاحب قلم و روشنفکر قویتر و هر چه انواعشان گونه گونتر فکرها و آثارشان از متحد المال بودن دورتر. چرا که فقط حکم حاکم را در همه جا به یک زبان میشود خواند و به یک سبک اما
برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۵۵
ظاهر