که اگر توجه کنیم که هم کاغذ آن کتابها و هم سرب حروفریزی شان و هم ماشین چاپشان وارد میشود یعنی به ازای اشاعه فرهنگ محلی نیز کمپانیهای خارجی سود میبرند (پس دلیل موجه برای یونسکو هم وجود دارد که در مبارزه با بیسوادی به ملل عقب مانده (!) کمک کند.)، پس به هر صورت در وضع فعلی هم که ۸۰ درصد مردم بیسوادند، کمپانی خارجی همان منافع را بدست میآورد. چرا که از راه فروش دو سالی یک ترانزیستور به هر نفر ایرانی برای کمپانی همان استفادهای حاصل است که از باسواد شدن دونفر ایرانی در یک سال بگذارید حسابمان را مرور کنیم. هر نفر باسواد ایرانی در سال فرض کردیم که ده کتاب بخرد به ۵۰ تومن. این را ضرب میکنیم در دو میشود صدتومن. و این حداقل قیمت یک ترانزیستور است که کسی میخرد و دو سال بیشتر دوام نمیکند. بخصوص اگر توجه کنیم که:
«مصرف رادیو در ایران حدود سالی ۵۰۰ هزار دستگاه است و با توجه به آمار گمرکی از سال ۱۳۲۰ به بعد هر سال مصرف رادیو نسبت به سال قبل ۳۵ تا ۵۰ درصد اضافه شده و اگر احتیاجات مردم به همین نسبت ادامه یابد بعد از سال مصرف رادیو در ایران سالی بیش از یک میلیون و پانصد هزار دستگاه خواهد شد.»[۱]
- ↑ به نقل از صفحه ۲۵ روزنامه کیهان، ۲۹ اسفند ۱۳۴۲. از مقالهای به اسم «پاسخ واردکنندگان رادیو به مونتاژکنندگان» و الان سال ۱۳۴۷ است یعنی ۵ سال پس از تاریخ آمار مذکور. پس میتوان حدس مقاله را صائب دانست که الان سالی ۱٫۵ میلیون دستگاه رادیو در ایران مصرف میشود.