اینکه در حوزه روشنفکری به یکی از این دو دسته عنایت بیشتری بشود یعنی به روحانیان. در جستجوی این فرقها اندکی موشکافی کنیم.
«روحانی» به اسم حافظ سنت، حافظ وضع موجودی است که «نظامی» هراست آن را تعهد کرده و این وضع موجود را ما پیش از این شکافتهایم که چگونه نظمی است و به نفع چه مؤسساتی میگردد. نظامی با مزد و جیره و علیق و مقام که از حکومتها میگیرد، عامل نظم و امنیت است در عالم واقع یعنی در حوزهای از عمل و عکس العمل اجتماعی که وضع موجود را هراست میکند و روحانی به معنی اعم و عادیاش که با مال وقف و نذر و خمس وذكاة اعاشه میکند در مقابل این مزدها که اصطلاحاً مال الله مینامیم همان نظم و امنیت را و عیناً در همان حوزه، حفظ میکند. گرچه ظاهراً روحانی توجه به دنیای دیگری غیر از این عالم واقع دارد؛ به این معنی که اگر یک نظامی از نظم امور زمینی حفاظت میکند یک روحانی حفاظت میکند از نظم دیگری که آسمانی است یا در وجدان تاریخی مذهبی مردم جا دارد و ما پیش از این دیدهایم که در این حوزه تاریخی معین «امر زمین» همیشه سایهای از «امر آسمان» تلقی شده است.
با توجه به اینکه آن نوع مالیات شرعی که مال الله مینامندشان، به رضا و رغبت پرداخته میشود و مالیات عرفی هنوز به جبر و عنف و دست کم نه از سر میل؛ اختلاف اول در ممر معاشی نظامی و روحانی توضیح داده میشود درست است که مالیات شرعی مال الله به ترس از آخرت و آسمان پرداخته میشود و مالیات عرفی به ترس از دنیا و