پرش به محتوا

برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۴۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

استحمار در گذشته فقط نبوغ استحمارگران بود و ذوقشان و تجربه شان، امروز " علم " به کمکش آمده ، رادیو و تلویزیون و تعلیم و تربیت و مطبوعات و ترجمه و تئاتر و.... بکمکش آمده ، روانشناسی علمی، جامعه شناسی فنی ، روانشناسی سیاسی ، روانشناسی تعلیم و تربیت بکمکش آمده ! تکنیکی شده ، فنی شده و مجهز به علم شد ! سخت" دقیق شده" و اینست که شناختنش هم بهمان اندازه دقیق بودنش ، مشکل شده ! هر مسئله ای که من مطرح کردم، اگر مسئله علمی بسیار بزرگی بود ، اگر مسئله فلسفی بود ، اگر مسئله تکنیکی بود ، اگر حتی مسئله پیشرفت جامعه و زندگی بود ، اما " خود آگاهی انسانی" و " خود آگاهی اجتماعی " نداشت ، دعوتی است شوم و فریبنده و دروغین و در پایان، به بردگی و به ذلت افتادن و به استحمار دچار شدن، و به یک خواب مغناطیسی مدرن فرورفتن ؟ _آخر چه فرق میکند " برده مدرن" بودن یا" برده قدیمی "بودن؟ " کنیز مدرن "بودن یا " کنیز قدیمی "بودن؟ فرقی ندارد، فقط تعارفات فرق میکند. آن یکی میگوید " ضعیفه "، این یکی هم میگوید " لطیفه" و هر دو بمعنی " آدم نیستی " !

بنابراین ، استحمار یعنی ، انحراف ذهن آدم ، آگاهی و شعور آدم ، جهت آدم چه فرد و چه جامعه_ از " خودآگاهی ۴۴