پرش به محتوا

برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

میکنند .... ! روانشناس ، روانشناس اجتماعی ، مورخ جامعه شناس ، انسانشناس، اقتصاددان، متخصص تعلیم و تربیت همه و همه ، دور هم " می نشینند " ، سرمایه هم آن پشت هست ، زور هم پشتش :

_طرح بدهید !

_چشم ولی آخر، چی میخواهید؟ بفرمائید تا ما هم بدهیم!

_توی این جامعه آفریقائی یا آسیائی یا آمریکای لاتینی ، یک نسلی می خواهیم که امل و قدیمی نباشند که مدام ، سرش را حنا ببندد ، ما که حنانداریم ، ما " لوازم آرایش داریم و میخواهیم آنها را در آنجاها آب کنیم، بلی، یک نسل ترو تمیزوترگل و خوشگل و خوش تیپ میخواهیم که با ضابطه ها و استانداردهای بین المللی کاملاً " بیشعور باشد !

بلی، فقط همین را لازم داریم !

_چشم آقا! بعد از چهار سال تحویلتان می دهیم !

و یک مرتبه می بینیم که از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ ، ظرف ده سال ، در تهران ، لوازم آرایش اروپائی و مؤسسات زیبایی ۵۰۰ برابر میشود ، آمار دقیق ، ۵۰۰ برابر ، ترقی را میبیند؟

_خوب ، چطور این نسل را درست کنیم؟

، _نسلی لازم داریم که از آن شکل زندگی قدیمی بدش بیاید، نفرش بگیرد و اصلااقش بگیرد و حالش بهم بخورد و روشنفکر ۳۷