پرش به محتوا

برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و تسلط خودش بکشد، تحقیرش میکند. بقدری مذهبش را ، ایمانش را ، ادبش را فکرش را ، شخصیت هایش را، گذشته اش را همه چیزش را تحقیر میکند که او برای اینکه از مسیر تهمت ها و تحقیرهای او، از جایی که همیشه بوسیله او تحقیر میشود ، قرار کند، بدامن خود او پناه میبرد ، و خودش را بشکل او در میآورد. که دیگر در مسیر تهمتهای او نباشد ! اینست که بعضی چیزها برای فرنگی یک کالای مصرفی است، اما برای ما یک کالای مصرفی نیست ، یک چیز سمبلیک است ! ۱۵% تمام اروپائیها از سمفونی کلاسیک ، لذت می برند، اما ایرانیها همه شان لذت میبرند ! اصلا از هر سمفونی لذت میبرند!کی جرات دارد که لذت نبرد؟ چرا ؟ برای اینکه آن سمبل یک ذوق برتراست و یک ذائقه برتر ، و این جرات ندارد بگوید که من نمیپسندم. یک فرنگی بسادگی میگوید خفه اش کن این این قیل وقال است ، سر درد می آورد. اما یک شرقی، ناچار تا آخر میشنود. چرا ؟ برای اینکه جنبه سمبلیک دارد، نشانه ای است از یک برتر !

اینها همه ، بخاطر این است که ایمان بخویشتن را، عوامل گوناگون ، از آدم می گیرد ، و تنها چیزی که ایمان بخویشتن را برای آدم فراهم میکنید، " خودآگاهی" است ، یعنی ، در مرحله اول من بفهمم که مربوط به چه نژادی، به چه ملیتی هستم ٣٢