در اوائل این رساله نوشتهام «امیدوارم که جوانان مملکت این هدیهٔ ناچیز را از من قبول کنند» و اگر بخت یار باشد آنکه امروز حکمروای دلها و پیشوای جوانان ماست یعنی شاهنشاه جوانبخت جوان ما نیز بچشم لطف و عنایت و قبول در این رساله امعان نظر خواهند فرمود.
جوانان روشندل آزادفکر معتقدند که ایران پیش از آنکه یکباره بدست تمدن فرنگی اسیر و گرفتار و بیچاره و بیاختیار شود خود باید آن را باختیار و تدریج و بعقل و تدبیر مسخّر کند و آرزومندند که بنیان این کار بزرگ که بود و نبود ملّت ایران موقوف بآنست در ایّام فرخندهٔ سلطنت این پادشاه دانشپرور خیرخواه استوار گردد و زبان فارسی که عزیزترین میراث ملّی ایران و بزرگترین جلوهگاه فکر و ذوق ایرانیست از بدِ بدخواهان در امان بماند و علم فروشان غافل از آشوب روزگار و بیمایگان بیانصاف دیگر نتوانند نیّت پاک بزرگان را بهانهٔ عمل غرض آلودۀ خود کنند و مهمترین حربهٔ لازم برای تسخیر تمدّن فرنگی یعنی زبان فارسی را سست و خوار و بیمقدار سازند. روشندلان آزادفکر همه در انتظار آن نشستهاند که بلطف و خواست خداوندی و بتوجّه و عنایت خاصّ همایونی راه و رسم لغتتراشی و فارسیکشی منسوخ و معدوم و اساس لازم لغتسازی موافق قواعد و اصول و مصلحت برقرار شود تا این ملّت بزرگ ایران، با زبانی کامل که گنجینهٔ فکر درست و ذوق لطیف او باشد، در زیر سایهٔ این پادشاه وطنپرست ملّتدوست بجانب مقصد رهسپار گردد و در شاهراه ترقّی از هیچ ملّتی عقب نماند.
سیّد فخرالدّین شادمان |
طهران بهمن ماه ۱۳۲۶ |