۱۰
بنرمی حرف میزنند، خوبی و پیشرفت سایر ملل را نادیده میگیرند امّا بدترین عادت هر یک از آنها را بر میشمرند و با لبخند پرمعنائی میپرسند «آیا تصدیق نمیفرمائید که دیگران هم عیب دارند؟» و غافلند از این نکته که ملت ایران نباید جامع عیوب عالم باشد.
مینویسم و هر چه صریحتر مینویسم تا برای خوانندهٔ این رساله شکّی نماند که من ایران را با دولت شوروی و امریکا و حتّی با فَنلاند و ایسلاند، دو مملکت بسیار کوچک منظّم کتاب دار کتاب خوان، مقایسه نمیکنم. ایران امروز را با همۀ مدرسهها و روزنامهها و انجمنهای علمی و ادبی و سفارتخانهها و سپهسالاران و سیاست شناسان و مهندسان و استادانی که دارد با ایرانی میسنجم که تاریخش را بچندین زبان تدوین کرده و بدست ما دادهاند. مصیبتهای بزرگ ایران در ایّام گذشته نیز تمام را بیاد میآورم و با اینهمه معتقدم که این آشفتگی فکر و پریشانی کار که اکنون گریبان گیر ماست در سراسر تاریخ ایران بینظیرست. آیا تصوّرپذیرست که مردمانی همزبان و هموطن فردوسی و سعدی از گرانی در بیچارگی بمیرند و مقالهنویسان ایشان از «کنش و واکنش و هزینه» سخن بگویند و در شرح درد و مصیبت هم بزبان طبیعی حرف نزنند؟ پنج یک سکنهٔ عالم در جوار ما زندگی میکنند و با جمیع علائق نژادی و زبانی و دینی و تاریخی یک رسالۀ پنجاه ورقۀ درست راجع بهندوستان ننوشتهایم. شش یک روی زمین در زیر فرمان بزرگترین همسایهٔ ما و یکی از مهمترین دول دنیاست و بزبان فارسی هزار خطّ راجع بتاجیکستان فارسی زبان و سه کتاب معتبر در خصوص جغرافیا و تاریخ و علم و ادب و هنر روس نیست. پس مقیاس هر چه باشد، چه بنسبت ترّقی سایر اقوام و چه بنسبت تحوّلات