برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۱۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

انتخابات آغاز شد، کمیته جمعی را نامزد وکالت تهران کرد و ضد تشکیل هم جمعیرا از مهاجرین نامزد نمود که عده‌ای از آنها را ما نیز نامزد کرده بودیم.

حزب اجتماعیون اعتدالیون نیز نامزدهایی منتشر کردند، ولی با موجود بودن اختلافی بزرگ میان دموکراتها باز اعتدالیون از بردن انتخابات نومید بودند، و در تاریخ ۱۸ ذیقعده ۱۳۳۵ اعلامیه‌ای در روزنامهٔ من نشر دادند[۱] و کناره‌جوئی خود را از شرکت در انتخابات بتقریبی نشان دادند.

نتیجهٔ انتخابات این شد که دوازده نفر وکیل تهران بین ما ورقیب ما «ضد تشکیل» تقسیم شد و اعتدالیون غیر از آقای مؤتمن‌الملک که ما نیز بایشان رأی داده بودیم کسی نبردند و بعدها که چند تن از نمایندگان تهران یا مرده یا مستعفی شدند و من نیز وکالت شهر بجنورد را پذیرفتم مرحوم سید حسن مدرس که چهاردهمی بود دوازدهمی شد و داخل مجلس چهارم گردید.

این دومین مرتبه‌ای بود (پس از انتخابات دفعهٔ ثانی تهران در مجلس سوم) که دموکراتها پیش برده بودند و وکلای تهران صد درصد از دموکراتها انتخاب شده بود، اگر دنبالهٔ نفاق ضد تشکیلی و هتاکی یکی دو روزنامه که بنای آنان بر حسد و تحریکات اغیار بود نمیبود، و انتخابات سایر نقاط ایران نیز همانوقت دنبال میشد، بدون شبهه دولت و مجلس در پنجهٔ قدرت اینحزب در میآمد، و چون مناسبات ما با شاه نیز بد نبود شاید دولت دموکرات حقیقی بوجود آمده و این دولت میتوانست با پشتیبانی دولت انگلیس که در جنگ عمومی بسوی پیروزی نزدیک میشد ایرانرا بطور دلخواه اداره کند، زیرا رجالی مانند مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله و مخبرالسلطنه و صمصام‌السلطنه که آنوقت نامزد حزب دموکرات بودند نیز باما متحد میشدند، و در ایران همه جا خاصه آذربایجان و خراسان و کرمانشاه و اصفهان و شیراز و کرمان اکثریت اهالی عضو حزب دموکرات بودند و کمیته‌ها همه جا دایر بود و ناگزیر فعالیت جدید و مرکزیت صالحی در ایران بوجود میآمد. اما دشمن ما متنفذ بود و در پنهان عمل میکرد!

اولا انتخابات را دنبال نکردند، ثانیاً تزلزل در ارکان حکومتها انداختند، ثالثاً چنانکه گفتیم اختلافات میان حزب را دامن زدند، و با وجود انحلال جمعیت ضد تشکیل


  1. جمعیت اجتماعیون اعتدالیون از تشکیلات حزبی غفلت کرده بودند و روزنامه نداشتند!
۱۱۷