پرش به محتوا

برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد اول.pdf/۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف الف بعده الهمزه
آئینه
 

(۱) آئینه

روزنامه آئینه در شهر شیراز بمدیری ( سید مرتضی شجاع السادات ) در سال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. نگارنده تا کنون نمونه‌ای از این روز نامه بدست نیاورده‌ام و از قراریکه در سالنامه معارف فارس ( ١۴ (۱۳۱۵) ضبط نموده سال انتشار آن سال ۱۳۲۹ قمریست از نامه ایکه آقای محمد حسن عدالت برادر مرحوم شجاع السادات، در شرح حال آنمرحوم از شیراز باین جانب نوشته و بعداً مفاد آن را نقل خواهیم کرد چنین مستفاد می‌شود که روزنامه مذکور برخلاف آنچه در سالنامه فارس نوشته در سال ۱۳۲۸ در شیراز منتشر شده و اولین روزنامه‌ای بوده که در شهر مذکور تأسیس یافته است. روزنامه آئینه مدت زیادی منتشر نشده و در سال ۱۳۲۹ که نظام السلطنه حکومت فارس را داشت، توقیف شد و دیگر انتشار نیافت. بنابر این آئینه پیش از یکسال تا یکسال و نیم انتشار پیدا نکرده است.

شرح حال مرحوم سید مرتضی شجاع السادات از نامه ایکه آقای عدالت باینجانی نوشته استخراج و در دسترس خوانندگان گذاشته می‌شود:

مرحوم سید مرتضى ملقب بشجاع السادات در سال ۱۲۸۹ قمری متولد و از سن هفت سالگی در مدرسه خان شیراز بتحصیل فارسی مشغول و تا چهارده سالگی زبان فارسی را تکمیل و بتحصیل مقدمات عربی مشغول و تا ۲۵ سالگی کتب فقه و اصول را از قبیل مکاسب و رسائل شیخ مرتضی نزد اساتید فن می‌آموزد.

شجاع السادات از کمالات صوری دارای خطی زیبا و در فنون ادبیت یدطولائی داشته، گاه گاهی بسرودن اشعار و غزلیات می‌پرداخته و تخلصش در شعر (سید الشعرا) بوده است. بنا گفته آقای عدالت اشعارش فعلا در دسترس نیست.

خدماتی که مدیر آئینه در دوره زندگی خود انجام داده از این قرار است: در سال ١٣٢۶ بعضویت انجمن ایالتی شیراز انتخاب گردید و در سال ۱۳۲۷ قرائت خانه و کتابخانه‌ای در سر در باغ ایالتی سابق تأسیس و این اولین کتابخانه و قرائت خانه‌ایست که در شیراز دائر شده است. در سال ۱۳۳۸ موفق بدریافت امتیاز روزنامه آئینه گردیده و بنا بر نوشته آقای عدالت در همین سال روزنامه را منتشر نموده است. در سال ۱۳۲۹ که حکومت فارس بعهده نظام السلطنه واگذار گردید؛ چون نمی‌ خواست مردم پی بحقوق خود ببرند و برای اینکار روزنامه آئینه مانع بزرگی بود، لهذا آئینه را توقیف نمود.

شجاع السادات از سال ۱۳۳۲ بشغل وکالت دادگستری مشغول و از این راه پیوسته بحمایت حقوق از دست رفته ضعفا و بیچارگان می‌پرداخت و از آن تا ریخ چندین بار باصفهان و طهران مسافرت نمود تا اینکه در سن چهل و شش سالگی