پرش به محتوا

برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد اول.pdf/۲۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
مقدمه

«اداره سانسور که عبارت از تفتیش کتب و روز نامهای وارده از خارج است چون بعضی از مطبوعات بعضی از ممالک که مشتمل بر طعن طریقی و یا قدح فریقی و یا هجاء شخصی و یا هزل فاحشی بود بلحاظ مبارك این بادشاه ( منظور ناصرالدین است ) میرسید از انتشار آنها همواره آثار کراهت برجبین همایون هویدا بود تا وقتی که رساله هجو سلاله شیخ هاشم شیرازی مطبوعه بمبئی را بطهران آوردند و نسخه حضور مهر ظهور بردند از مشاهده آن اشعار ناسزاوار در حق آن دانشوران بزرگوار شعله خشم شاهنشاهی زبانه زدن گرفت و در وقت بتحجير و اعدام تمام آن نسخ فرمان رفت ؛ بنده نگارنده حاضر درگاه بود معروض نمود که دولتهای اروپیه برای سد راه این عیب از ممالک خویش؛ دایره تفتیش ایجاد کرده اند و اسم آن سانسور است و چون شرحی از شرائط و شئون آن براند بر خاطر مبارك بسى پسندیده آمد و فرمان رفت تا در تحت نظر این خانزاد در خود ایران سانسور ایجاد شود و از آن وقت باز راه این عیب بسته است و رشته این تجارت گسسته .»

در باره نظارت و تفتیش دولت در چایخانها و مطبوعات داخلی در زمان ناصرالدین شاه شرح زیر بعنوان آگهی در روزنامه رسمی ( دولت علیه ایران ) نمره ۵۵٢ مورخ پنجشنبه دوازدهم شهر رجب ۱۲۸۰ قمری درج است :

اعلان دولتی

«نظر باینکه امر چاپخانه های ممالک محروسه ایران تا کنون در تحت قاعده معینه نبوده و در انتظام آن اهتمامی نمیشد اختلالی یافته متدرجا از محوطه نظم خارج افتاده ، هر کس در هر مقام هر نسخه که میخواست قطع نظر از اینکه انتشار آن نسخه از جهت دولت و ملت مستحسن يا مستقبح و یا متداول شدن آن بين الناس از گوشزد اطفال یا اشاعه مضامین آن بين الرجال نافع یا مضر بوده باشد ؛ چاپ مینمود و حکایات نا مناسب که ذکر آن در این مقام مناسب نیست بطبع میرساندند که موجب جرئت خوانندگان و شنوندگان در ارتکاب مناهى وملاهى وسفك دماء ومتابعت اهوا ء می گردید ، خاصه اطفال که از مبادی احوال و خواندن این حکایات نا مربوط ؛ مربوط میشدند و این روایات منطبعه غیر مستحسنه در جبلت ایشان کا لنقش في الحجر مركوز وكالطبيعة الثانية ثابت میگردید و گاه میبود که بعلت استمرار در استماع و مذاکر. اینگونه ترهات در گرداب هواجس نفسانی و وساوس شیطانی غوطه ور میگشتند از آنجا که رحمت نامتناهی حضرت الهی مقتضی رافت و مرحمت خاطر خورشید مظاهر اعليحضرت شاهنشاهی و لینعمت كل ممالک محروسه ایران آمده است و اراده سنیه همایونی اقتضا نمیفرماید که از جزئی و کلی امور ملكي وملتي عاطل و باطل