پرش به محتوا

برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدرهاشمی جلد چهارم.pdf/۳۳۲

از ویکی‌نبشته
در نمونه‌خوانیِ این برگ مشکلی وجود دارد.
حرف النوت بعده الياء
نیر اعظم
 

سرمقاله این شماره تحت عنوان (سیاسی) بدینقسم شروع می‌شود: «یکی از جراید خرجه را عقیده بر این است که در معامله روس و انگلیس غبن فاحش با انگلیس است اولیای این دولت باهمه علم وشیطنت در این معامله مفیون شدند... » پس از این سرمقاله. مقاله دیگری بعنوان )اینهمه آواز‌ها از ته بود) و بعد مقاله (عالم اتحاد را بشارت) و شرحی بعنوان (قابل توجه انجمن اکابر) ودو خبر ویک اخطار مجموع مندرجات شماره پنجم | تشکیل می‌دهد.

آخرین شماره که از روزنامه نیر اعظم بطور نمونه نگارنده در دست دارم شماره ۱۳ سال اول است که در تاریخ ۱ ذیقعده ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است.

سید عبدالوهاب معین العلمای اصفهانی معین العلماء فرزند مرحوم حاج سید مهدی نحوی که از معاریف علماء زمان خود بوده در سال ۱۲۹۴ قمری بدنیا آمده و در شب جمعه ۶ رمضان ۱۳۰۸ قمری در اصفهان فوت نموده است. روزنامه مظفری چاپ بوشهر در شماره ۴ سال یازدهم خود مورخ ۲۰ شهر جمادی اثانی مطابق ۲۸ جوزای ۱۳۲۹ قمری مختصر شرح حال از آن مرحوم نوشته که ببینه نقل می‌نمائیم:

«جناب ممین العلماء شخصاً از اجله علماء اصفهان و پدر بریدر از علماء نامداران سامان بودهاند - در سنه ۱۳۲۰ هجری از اصفهان طهران هجرت نموده بعد از ورود بطهران مجسی از هواخواهان عالم انسانیت تشکیل داده و اغلب با رؤسای علماء اعلام مذاکرات در امور می‌نمودند تا زمان تحصن آیات باهرات وعلماء اعلام به ضرت عبد العظیم د در آن موقع مطالب حقه را گوشزد علماء اعلام نمودند تا اینکه بدستخط عدالتخانه نائل گردیده و بطهران معاودت فرمودند - بعد از مدتی که معلوم شد دولت باطناً همراهی ندارد باز بآقایان مجالس سری داشته تا موقع مسجد جامع طهران که علماء اچار بهجرت از طهران شدند و رفتند حضرت معصومه قم تا دستخط مشروطیت صادر شد...... در اصفهان پاره شکایات راجع با نتخابات بطهران رسید - حجج اسلام و مجلس شورایملی در آن موقع دفع فادرا از‌ایشان خواسته‌ایشان هم قبول فرموده رفتند و در مدت قلیلی دفع همه گفتگو‌ها شد در هر دوره مشروطه از طرف اصفهان تکلیف وکالت بایشان کردند‌ایشان قبول نکردند - بعد از مراجعت از اصفهان در طهران جریده مرسوم به «نیر اعظم» تأسیس و در آن زمان قوه هیچکس نبود برضد استعمار انطور مطالب را بی‌پرده گفتن و نوشتن و بالجمله در آنموقع از طرف امناء دولت همه روزه بمجلس سخت‌گیری می‌شد که باید چند کرور از خارجه قرض کرد ـ مجلس هم مهلت خواست - جناب‌ایشان ملت را تهیج بدادن‌امانه و قرض بدولت نمودند و ابداع بانک ملی از‌ایشان است که اگر تشکیل شده بود امروز دولت و ملت گرفتار آن خسارات

-۳۲۶-