پرش به محتوا

برگه:تاریخ جرائد و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد دوم.pdf/۳۳۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف ر بعده الواو
روح القدس
 

سلطان العلمای خراسانی- در عکسیکه از ۲۲ نفر محبوسین با غشاء گرفته شده و در اغلب منابعیکه راجع بمشروطیت ایران نشر شده عکس مذکورچاپ گردیده، در بین اسامی محبوسین، نفر دوم، مدیر جریده روح القدس است. در این تصویر مدیر روح القدس با لباس بلند و عمامه دیده می‌شود و مانند سایرین زنجیری به کردن دارد. در همین تصویر صورت شیخ ابراهیم پسر عموی روح القدس نیز دیده می‌ شود اسامی ۲۲ نفر از این قرار است: ۱- قاضی قروینی. ۲- مدیر جریده روح القدس ۳- میرزا حسین خان گماشته آقا بالا خان سردار. ۴- شیخ ابراهیم پسر عموی روح القدس. ۵- آقا مجید سیگار فروش. ۶- آقا علی سرباز. ۷- شریف صحاف میرزا محمد علیخان مدیر روزنامه ترقی. ۹- مشهدی باقر تبریزی. ۱۰- حشمت نظام. ۱۱- شاهزاده ناصر الملک. ۱۲- میرزا علی اکبر خان معتمد دیوان ۱۳- ۸- میرزا محمد علی پسر حاج ملک المتکلمین. ۱۴- نایب باقر خان. ۱۵- میرزا داودخان ۱۶- یحیی میرزا. ۱۷- میرزا بزرک تبریزی. ۱۸- شیخ ابراهیم طالقانی حاجی خان خیاط. ۲۰- علی نیک - ۲۱- حاجی محمد تقی بنک دار - ۲۲- میرزا علی اکبر برادر قاضی قزوینی.

تفصیل گرفتار شدن مدیر روح القدس را آقای مهدی ملک‌زاده در کتابی که در شرح احوال پدر خود مرحوم ملک المنکلمین نوشته، اینطور ضبط کرده است: « اداره روزنامه روح القدس در یکی از بالاخانه‌های خیابان چراغ برق بود و این خیابان از طرف نظامیان اشغال شده بود همینکه دایره جنک مشتعل شد مرحوم روح القدس که در اداره روزنامه بود یکه و تنها در مقابل هزار‌ها سرباز مسلح که خیابان را اشغال کرده و بطرف مجلس رهسپار بودند بجنک پرداخت و چند نفر از مهاجمین را کشت و عده‌ای را مجروح کرد تا اینکه اداره روزنامه بدست قشون استبداد اشغال شد و آن آزاد مرد با شهامت با تنی مجروح ولی روحی توانا و سرکش بدست مهاجمین گرفتار گشت. و چنانچه در تاریخ شهدای مشروطیت بتفصیل ذکر شده پس از آنکه سرباز‌ها با سرنیزه ته تفنک او را از پای در می‌اورند آن بدن نیم جان را بباغ شاه آورده و زنجیر کردند و پس از چند روز شهیدش می‌کنند و نعش او را در چاه میاندازند. » کتاب زندگانی ملک المتکلمین چاپ طهران ص ۲۶۲.

آقای ملک‌زاده در جای دیگر این کتاب (ص ۲۶۹) راجع بروح القدس می‌نویسد: « هنوز فاصله زیادی با باغشاه داشتیم که عده زیادی سرباز و قزاق او باش شمشیر‌های کشیده و چوب و چماق باستقبال ما آمدند و ما را درمیان گرفتند و کردند آنچه را که قلم از نوشتن آن عاجز است مردمیکه اطراف ما را گرفته بودند بما فحش می‌دادند آب دهن بطرف ما میانداختند. روح القدس که مرد شجاع و غیوری بود و چنانچه در صفحات پیش بدان اشاره کردیم شخصاً چندین نفر از قشون دولتی را کشته بود بنای پرخاش را نسبت بقرات‌ها گذارد و آن‌ها را پست و بی‌شرف و اجنبی پرست خواند قزاق‌ها که چنین انتظاری از یک نفر محبوس مجروح نداشتند بطرف او حمله کردند روح القدس که وسیله برای دفاع خود نداشت دست در جیب خود کرده یک گلوله

-۳۲۴-