اما مقاله ایکه در روزنامه شفق سرخ وعلیه آقای انتظام الملک طبع شده، ومنتهی بتشکیل کمسیون گردیده شرحی است که در شماره ۷۹ روزنامه مورخ ۲۴ میزان با مضای (ت. ف) درج شده خلاصه آن عبارت از چند فقره الهام بانتظام الملک میباشد که یکی راجع بتلگرافات رمزیست بین وثوق الدوله و نصرت الدو له شده و دوسیه این تلگرافات خرد متهم بوده و تلگرافات را خواستهاند. نویسنده مقاله آقان مشیر الدوله را شاهد قضیه آورده است. اتهام دوم درباره از بین بردن نامه وزارت امور خارجه راجع بعملیات مرحوم محقق الدوله در رشت است که نویسنده مقاله مدعی است که این دو نامه را انتظام الملک از بین برده است. لازم بیادآوریست که در همین ایام یعنی در تمیزان ۱۳۰۱ شمسی است که قانون موقتی هیئت منصفه در باره مطبوعات در مجلس شورایملی طرح شده است. لایحه مذکور امضای «احمد قوام رئیس الوزراء» و مشتمل بر سه ماده است که ماده سوم آن این است. « ماده سوم پس از تصویب قانون هیئت منصفه این قانون منسوخ و از درجه اعتبار ساقط خواهد بود. » ابتدا فوریت لایحه مطرح میشود و شاهزاده سلیمان میرزا و حائریزاده مخالف با فوریت بوده و پس از بیانات رئیس الوزراء ومختصر اختلافی که بین مدرس وسلیمان میرزا پیش میآید بفوریت لایحه رای گرفته میشود و تصویب نمیگردد مجلس برای چند دقیقه تنفس داده میشود و مجدداً تشکیل میگردد. ایندفعه باز رئیس الوزرا شروع بصحبت مینماید و مطالب خود را بدینقسم شروع میکند: « گمان میکنم اصرارهای من را جمع بتقاضای فوریت لایحه هیئت منصفه کافی نبود این است که خواستم مجد دا توضیحاتی عرض کنم ۲۰ قوام السلطنه پس از آنکه مطالبی راجع بفوریت لایحه ابرا: میکند دنباله طلب را بدینقسم بیان مینماید: «... بواسطه تند روبها و زیاده ر و بهائی خلاف نص قانون جراید مرتکب میشوند در این چند وقت هینهای مختلفی از هر طبقه آمدهاند و دولت تظلم کردهاند، از طرف علما ظلم شده است که نسبت بدیانت توهین میکنند، از طرف ذاکرین تظلم شده است که نسبت بتعزیه داری تو هین میکنند نسبت بپادشاه مملکت که بایستی او را مطابق قوانین اساسی محترم شمرد توهین میکنند بمردم آرمین میکنند نسبت بوزراء توهین میکنند؛ نسبت برئیس دولت از هیچ نوع هتک شرفی فروگذار نمیکنند ما بین وزراء؛ تفتین میکنند اینها را بعرض میرسانم و ابدا واهمه ندارم که در جراید مرا مورد حمله قرار دهند؛ من وقتی میگویم که دولت دو چار مشکلاتی شده و شما اعتماد نمیکنید از طرف یکده ما اعتماد داریم، حالا لازم می دانم که را پرتی که الان در اتاق تنفس رسیده است قرائت نمایم. الان را پر ترسید کهامشب در منزل امام جمعه روضه بوده آقای واعظ راجع بمندرجات جراید که در حدود دیانت مینویسند اظهاراتی کرده و بعلما حمله کردهاند بعد از آن علما اجتماعی کرده و رای دادهاند که مدیرات میهن و پژوهش مهد و والد هستند و قرار شده است که فردا بازارها را به بندند. »
هیچ لازم نبود که من این را پرت را بخوانم ولی چون اظهار عدم اعتماد می کنند مجبور شدم که این مطالب را بعرض برسانم و هیچ غرضی هم ندارم و البته باز
-۷۷-