پرش به محتوا

برگه:تاریخ جرائد و مجلات ایران از محمد صدرهاشمی جلد سوم.pdf/۱۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف صاد بعده الواو
صور اسرافیل
 

و گم گشتگان وادی غفلت را شاهراه ترقی و عمران می‌نمود تا در و مه ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ در طهران نخستین مدیر صائب التدبیرش مرصف شهدای راه حریت و فدائی استقلال وط و ملت (میرزا جهانگیر خان شیرازی) تنش دار بیداد آویخته خاک ندامت و حریت بر سر آرزومندانش بیخته شد و اوراق حیاتبخشش که اثر خامه مشگین ختامه یگن، دبیر دانا و فرزانه ادیب توانا میرزا علی اکبر خان قزوینی بود یکجا سوخت که حالا از آن دریای قضیه فاجعه نمی‌و از آن خر من فجینه کمی نتوانم نگاشت عجالتا آنروز نامه گرامی (صور اسرافیل) مجدداً با قلم همین مبرزا علی اکبرخان کما فی السابق در شهر (ابوردون) که یکی از شهر است رونق افروز می‌گردد. البته هموطنان گرامی قدر این در گرانبه را که بیادگار شهدای راه حریت علم می‌گردد مفتنم دانسته و بآدرس ذیل طلب فرمایند تا کامیاب گردند: ابوردون. سویس. اداره روزنامه گرامی صور اسرافیل. »

تفصیل تأسیس و انتشار و طبع روزنامه صور اسرافیل را در سویس درضمن باش مقاله تحت عنوان ( اقدامات مشروطه خواهان ایران در فرانسه و سویس ) در مجله ماهانه اطلاعات؛ شماره ۱۱ بهمن ۱۳۲۷؛ ذکر نموده که از آن مقاله آنچه مربوط باین موضوع است عیناً نقل می‌نمائیم:

«مرحوم معاضد السلطنه[۱] پس از مراجعت از انگلستان فکر می‌افتد که مرکزی برای قوای متشتت میلیون ایرانی که در اقطار و اکتاف دنیا پراکنده شده بودند فراهم نماید و برای این منظور انتشار روزنامه‌ای را واجب می‌بیند بهمین نظر پس از مشورت با میرزا علی اکبر خان دهخدا شروع بکار می‌نمایند و تصمیم می‌گیرند که روز نامه صور اسرافیل را منتشر نمایند.... مرحوم مماضدالسلطنه تصمیم گرفته بود که روزنامه را مهمان اسم صور اسرافیل منتشر کند و خواهیم گفت چگونه با مخالفت سیاسیون میانه رو مواجه شد برای مرکز انتشار روزنامه ابتدا شهر پاریس را در نظر گرفتند ولی روزی که به راهی آقای دهخدا بیست و دو مطبع پاریس که حروف فارسی (باصطلاح اروپائیان حروف عربی) داشتند مراجعه نمودند هیچیک حاضر به طبع روزنامه نشدند و علت آن این بود که صد خان ممتاز السلطنه سفیر ایران در پاریس مراجعه بادارات دولتی فرانسه طوری ذهن فرانسویان را متوب کرده و ایرانیان آزادیخواه را انارشت جلوه داده بود که دوای دولتی تمام مطابع دستور داده بودند که از چاپ نشریه متعلق بآن‌ها خودداری کنند. این یک سنک بزرگی بود که از بد خواهی ممتاز السلطنه در جلوی پای میلیون انداخته بود ولی هوش و سرعت انتقال یک ایرانی پاک و شریف این نقیصه را بر طرف کرد بدین معنی که آقای شیخ محمد خان علاء معاصر جناب آقای محمد قزوینی »[۲] که در آن تاریخ در پاریس بودند

-۱۴۴-

  1. نامبرده از کسانیست که با تفاق تقی‌زاده و دهخدا و مرحوم تربیت و حسین آقا از ایران تبعید شده و بیاریس رفته و پس از چندی آقایان تقی‌زاده و معاضد السلطنه واژه ناخوانا لندن رفتند.
  2. این قسمت را مرحوم قزوینی در یکی دو شماره بعد مجله تکذیب نموده‌اند.