این برگ همسنجی شدهاست.
او شهوت خرید میوههای فاسد بیهودگی …
آه،
چه مردمانی در چارراهها نگران حوادثند
و این صدای سوتهای توقف
در لحظهای که باید، باید، باید
مردی به زیر چرخهای زمان له شود
مردی که از کنار درختان خیس میگذرد …
من از کجا میآیم؟
به مادرم گفتم: «دیگر تمام شد»
گفتم: «همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق میافتد
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم.»
سلام ای غرابت تنهائی