پرش به محتوا

برگه:اسیر فروغ فرخزاد.pdf/۸۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

دگرم آرزوی عشقی نیست
بیدلان را چه آرزو باشد
دل اگر بود باز مینالید
که هنوزم نظر باو باشد

او که از من برید و ترکم کرد
پس چرا پس نداد آن دل را
وای بر من که مفت بخشیدم
دل آشفته حال غافل را

اهواز- دی ماه ۱۳۳۳