این برگ همسنجی شدهاست.
عصیان
□
به لبهایم مزن قفل خموشی
که در دل قصهئی ناگفته دارم
ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم
عصیان
□
به لبهایم مزن قفل خموشی
که در دل قصهئی ناگفته دارم
ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم